چکیده:
نظریهپردازان ادبی، از چشماندازهای مختلفی ژانرهای ادبی را نقد و بررسی کردهاند. در این میان میخاییل باختین، نظریهپرداز بزرگ روس، جایگاه ویژهای دارد. وی با تاکید بر اصطلاح کلیدی «منطق مکالمهای» و «چندآوایی» در میان انواع ادبی، آنها را واجد ماهیت گفتوگویی و چندصدایی میداند. باختین که شهرتش در غرب در وهله اول به دلیل درک او از کارناوال است و در همین راستا مفهوم رمان گفتگویی و چندصدایی و نیز بینامتنیت را مطرح میکند. وی به نقش جامعه در شکلگیری شخصیت انسانی تاکید بسیار داشته است. او همچنین معتقد است که زبان به بهترین صورت میتواند این ویژگی گفتگومندی را ظاهر سازد. از نظر باختین گفتار همیشه با گفتار یا گفتارهای دیگر در ارتبا است. در این پژوهش بر آن هستیم که نظریه گفتگو، چندصدایی و بینامتنیت باختین را در شعر نیما و اخوان بررسی کنیم.
خلاصه ماشینی:
ضمایر شخصی و انواع آن وقتی بکار میرود که شخص بخواهد درباره اشخاص یا اشیاء (چیزها) توضیح بدهد؛ ضمایر شخصی یکی از پربسامدترین اشکال ضمایر در آثار شاعران منتخب این مقالۀ هستند که مبین حضور دیگران و یکی از نشانۀ گفتگومداری و چندآوایی در اشعار آنهاست، ضمایر متصل و منفصلی چون؛ (من، م- تو، ت - او، ش - ما، مان - شما، تان - ایشان، شان) به عنوان نمونه در شعری از نیما او چه در سطح معنا و چه با بهکارگیری ضمایر شخصی متعدد، گفتگومند بودن شعرش را نمایان میسازد و به صراحت میگوید که شعرش مخاطب دارد؛ و برای دیگران است که میسراید پس به شنونده و مخاطب وابسته است آنچه که فریاد میزند: من نه آنم که توام پنداری/ من تو را هستم یاری ده تو/ از چه اندیشه تو بر ره باطل در اوج ؟/ پیشتر آی و به من باش و بیندیش و زمانی بشنو/ من برآورده دریای نهان کارم و هم خانه موج/ از هر آن چیز که پنداری یکتاتر من (نیمایوشیج، ۱۳۹۵:۵۱۳) بنابر تعاریف بالا در هر گفتاری که مخاطب حضور دارد تفاوتی نمیکند که روی سخن من، تو، او یا آنها و غیره باشد؛ بلکه میتوان وجوه مختلف منطق طبیعی گفتگو را در آن جستجو کرد و شعر را با خوانش آرای گفتگویی باختینی سنجید.