چکیده:
موضوع مقاله حاضر بررسی میزان اعتبار عهدنامه مالک اشتر از نظر آیتالله خامنهای است که با روش تحلیلی - توصیفی و کاربست علم رجال، فقه، شروح و تحقیقات ویژه نهجالبلاغه به بررسی سندی - محتوایی نامه 54 نهجالبلاغه با نام عهدنامه مالک اشتر میپردازد. ابتدا به بررسی شخصیت «مالک» که از اصحاب امیرمؤمنان است پرداخته شد، زیرا ایشان مخاطب مستقیم نامه میباشد. سپس معروفیّت این نامه نزد علما و فقهای گذشته و بررسی سند نامه در نهجالبلاغه و کتب دیگر توجه شد و اعتبار کافی جهت اعتبارنامه بهدست آمد. از دیدگاه آیتالله خامنهای عهدنامه در حدّ حدیث صحیح نیست و در بررسی سندی این نتیجه بهدست آمد که «اصبغ بن نباته» موثق و از اصحاب خاص امیرالمؤمنین علیهالسلام میباشد و از بین راویان، «سعد بن ظریف» توسط غضائری تضعیف شده است ولی بقیه رجالیان او را تأیید کردهاند و تضعیف غضائری در برابر توثیق شیخ و توثیقات عام اساتید کتاب کاملالزیارات مقاومت و اعتباری ندارد. بنابراین وی صحیح الحدیث میباشد و اهتمام علما در طی قرون متمادی به اعتبار نامه افزوده است. آیتالله خامنهای عهدنامه را مورد استفاده علمای علوم مختلف دانسته و بهنظر میرسد شهرت عهدنامه مالک اشتر و متن محکم و قابلاستفاده آن، سبب شده تا عهدنامه چنین اعتباری نزد علما داشته باشد.
This article examines the level of validity of Malik al-Ashtar’s Treaty in View of Ayatollah Khamenei using a descriptive-analytic method. It also employs Rejal science, Fiqh, and details and research to expound on Nahj-ol-Balaghe and the authenticity of letter 54, famously known as the treaty of Malik Ashtar. The current research first examines personal traits of Malik al-Ashtar addressed directly by Imam Ali (as) in the letter. Then, it studies the reputation of the letter among Ulama (scholars) and Fuqaha (Islamic jurists) in the past, and it turned out that the letter enjoyed a good reputation among scholars and other books. From Ayatollah Khamenei’s viewpoint, the treaty lacks the status of a Sahih Hadith. Studying its source and evidence, it was found out that Asbagh ibn Nobate was among Imam Ali’s companions and was a reliable source of narration. From among other narrators, Sa’ad ibn Zarif has been undermined by Ghazaeri, but other followers of Rejali principle have endorsed him. Undermining Ghazaeri and expressing support for other public figures carry the elements of validity and resistance. Therefore, the Sahih Hadith is true for him and efforts by scholars in the past decades has contributed to the letter’s reputation. Ayatollah Khamenei believes scholars of various fields have found the treaty useful and it seems that the reputation of the letter and its strong content have enhanced its validity among Ulama.
خلاصه ماشینی:
از دیدگاه آیتالله خامنهای عهدنامه در حدّ حدیث صحیح نیست و در بررسی سندی این نتیجه بهدست آمد که «اصبغ بن نباته» موثق و از اصحاب خاص امیرالمؤمنین علیهالسلام میباشد و از بین راویان، «سعد بن ظریف» توسط غضائری تضعیف شده است ولی بقیه رجالیان او را تأیید کردهاند و تضعیف غضائری در برابر توثیق شیخ و توثیقات عام اساتید کتاب کاملالزیارات مقاومت و اعتباری ندارد.
درباره پیشینه این پژوهش میتوان به مقاله «بررسی مقایسهای متن عهدنامه مالک اشتر در نهجالبلاغه، تحفالعقول و نهایهالارب» نوشته حسین پسندیده در سال 1391 اشاره کرد، در این مقاله بهطور جزئی و دقیق به بررسی واژگان و عبارات متن نامه مذکور بهطور مقایسهای پرداخته شده و نتیجه این مقایسه نشان داد بیش از چهل مورد تصحیف، بیست مورد درج، دستکم پنج مورد سقط و حدود هفتاد مورد تقطیع محتمل است.
3- بررسی اسانید و مصادر عهدنامه مالك اشتر آیتالله خامنهای درباره اسناد نامه مالک اشتر در نهجالبلاغه اینگونه بیان میکند: «البته روایت دوّم - عهد مالک اشتر- را بهلحاظ سند نمیتوانیم مانند روایات صحیحه قرار بدهیم، امّا این عهد امیرالمؤمنین علیهالسلام به مالک اشتر از قبل از زمان سید رضی (ره) تا امروز مورد قبول بزرگان قرار گرفته است ...
به همین دلیل آیتالله خامنهای صدور نامه از لسان حضرت امیر علیهالسلام را قطعی تلقّی کرده و بیان میکند: «امّا این عهد امیرالمؤمنین علیهالسلام به مالک اشتر پیش از زمان سیدرضی (ره) تا امروز مورد قبول بزرگان قرار گرفته است ...