چکیده:
سبک ادبی رئالیسم با زبانی ساده، بدون هیچ قضاوتی، افراد را با تضادها، باورها و واقعیتهای جامعه آشنا میکند. از این رو محتوای این آثار میتواند اطلاعات کاربردی و مفیدی در جهت رشد روان افراد و جوامع ارائه دهد. نظریهء کهنالگویی کارل گوستاو یونگ، روانشناس سوییسی، نیز ما را با ناخودآگاه جمعی آشنا میکند. محتویات ناخودآگاه جمعی، کهنالگوهای ثابت و تکرار شوندهای هستند که بر اثر کنشهای بیرونی فعال میشوند و از سطح ناخودآگاه به سطح خودآگاه روان میآیند. به اعتقاد یونگ، ادبیات یکی از منابعی است که کهنالگوها میتوانند بوسیلهء آن ماهیت خود را نمایان سازند. بر اساس این نظریه، کارول اس. پیرسون، پژوهشگرآمریکایی، به معرفی دوازده کهنالگو میپردازد. یتیم، یکی از این کهنالگوها است. این کهنالگو بر اثر مواجهء افراد با ظلم، تبعیض و سرخوردگی در بخش ناخودآگاه جمعی روان فعال میشود و در نهایت واقعگرایی را برای آنها به ارمغان میآورد. در این پژوهش، پنج اثر رئالیستی دههء 40 و50 شمسی ایران (سنگ صبور، عزاداران بیل، همسایهها، آبشوران و جای خالی سلوچ) به شیوهء توصیفی_تحلیلی از منظر کهنالگوی یتیم بررسی شده است. بر اساس نتیجهء بهدست-آمده، ادبیات رئالیستی که بیانگر ظلم و بیعدالتی در جوامع است، بستر مناسبی برای نمایش کهنالگوی یتیم است؛ کهنالگویی که با طردشدن و ظلم فعال میشود و بر واقعگرایی تأکید دارد.
The literary style of realism without any judgment in simple language familiarizes people with the contradictions, beliefs and realities of society. The content of these works can provide useful and practical information for the mental development of individuals and societies. Swiss psychologist Carl Gustav Jung's archetypal theory also familiarizes us with collective unconsciousness. Collective unconscious contents are ancient constant and repetitive archetype that are activated by external actions and flow from the unconscious level to the conscious level. From Jung's point of view, literature is one of the sources by which archetypes can manifest their nature. According to this theory, Carol S. Pearson, an American researcher, introduces twelve archetypes. Orphan is one of these archetypes. This archetype is activated in the collective unconscious part of the psyche by people facing oppression, discrimination and frustration and ultimately brings realism to them. In this research, five realist works of 1960s and 1970s of Iran’s realistic literature were investigated by descriptive-analytical method from the perspective of orphan archetype. Based on the obtained results, the realism literary style which represents oppression and injustice in societies, is a suitable platform for displaying an orphan archetype. An archetype that is activated by rejection and oppression and emphasizes realism.
خلاصه ماشینی:
صورت بندی کهن الگوی یتیم در آثار ادبی رئالیستی دهۀ ١٣٤٠ و ١٣٥٠ شمسی ایران (مطالعۀ موردی : سنگ صبور، عزاداران بیل ، همسایه ها، آبشوران، و جای خالی سلوچ) ابراهیم خدایار * سعیده مزدارانی ** چکیده سبک ادبی رئالیسم با زبانی ساده ، بـدون هـیچ قضـاوتی ، افـراد را بـا تضـادها، باورهـا، و واقعیت های جامعه آشنا می کند.
در این پژوهش ، پنج اثر رئالیستی دهۀ ١٣٤٠ و ١٣٥٠ شمسی ایران (سنگ صبور، عـزاداران بیل ، همسایه ها، آبشوران ، و جـای خـالی سـلوچ) بـه شـیوۀ توصـیفی ــ تحلیلـی از منظـر کهن الگوی یتیم بررسی شده است .
پیرسون ، پژوهش گر آمریکایی ، براساس نظریۀ یونگ و همین طور طرح سفر قهرمان جوزف کمبل ، دوازده کهن الگو را، که عبارت اند از: معصوم ، یتیم ، جنگ جو، حـامی ، جست وجوگر، عاشق ، ویران گر، آفرینش گر، حاکم ، جادوگر، فرزانه ، و دلقک ، در سه بخش خود (ego)، جان (soul)، و خویشتن (self) جای می دهد.
باتوجه به این که کهن الگوی یتیم با ظلم و تبعیض در ارتباط است و توانایی واقع بینـی را در روان افراد ایجاد می کند، این فرضیه شکل می گیرد کـه ایـن کهـن الگـو بـا سـبک ادبـی رئالیسم ، که در بستری واقع گرایانه به بیـان ظلـم هـا و نـابرابری هـا مـی پـردازد، مـی توانـد شباهت هایی داشته باشد.
بنابراین ، در این پژوهش محتوا و عملکرد شخصیت های پـنج اثـر ادبی رئالیستی دهۀ ١٣٤٠ و١٣٥٠ شمسی ایران از منظر کهن الگوی یتـیم مطالعـه و بررسـی شده است (جدول ١).