چکیده:
ادبیّات فارسی بستری مناسب برای بیان مضامین اخلاقی در قالبها و شکلهای مختلف است. یکی از این قالبها، قالب داستان میباشد؛ چنان که میتوان تأثیر مفاهیم اخلاقی را در داستانهای عاشقانه منظوم که تجلیگاه ادبیّات غنایی فارسی است، یافت. یکی از مهمترین منظومههای غنایی، منظومۀ خسرو و شیرین نظامی است که دارای شخصیّتهای قوی و ماندگار میباشد. منظومه خسرو و شیرین یکی از جذابترین آثار گسترۀ ادب غنایی است که به لحاظ توانایی زبانی و ادبی سرایندۀ آن در خلق تصاویر زنده و پویا از شور و کشش عاشقانه و ناز و نیاز عاشق و معشوق، همواره مورد توجه بوده است. افزون بر هنر سرایندگی نظامی در آفرینش این اثر غنایی، آنچه بیش از همه، مهم مینماید، برجستگی نقش زن، به عنوان موجودی مستقل و انتخابگر است که در آثار مشابه کمتر دیده شده است. این پژوهش، درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با روش کتابخانهای، به تحلیل و بررسی رابطۀ دوسویۀ عشق و اخلاق در شخصیت زنان منظومۀ خسرو و شیرین نظامی بپردازد. با بررسی منظومۀ خسرو و شیرین، میتوان نتیجه گرفت که این منظومه بر محور عشق میان انسانها شکل گرفته است و موضوع اخلاق و فضایل اخلاقی در این داستان از جایگاه والایی برخوردار است. با توجه به ساختار حکایت، نظامی داستان را در قالبی مناسب برای طرح غیرمستقیم اندیشهها و آموزش مسائل اخلاقی به خوانندگان سروده است.
Persian literature is a suitable platform for expressing moral themes in various forms and forms. One of these formats is the form of the story; As can be found the influence of moral concepts in the love stories of the poem, which is the manifestation of Persian lyrical literature. One of the most important lyrical poems is Khosrow and Shirin Nezami, which has strong and lasting characters. The poem of Khosrow and Shirin is one of the most attractive works in the field of lyrical literature, which has always been considered in terms of its linguistic and literary ability to create vivid and dynamic images of romantic passion and the need of lover and beloved. In addition to the art of military singing in the creation of this lyrical work, what is most important is the prominence of the role of women as an independent and selective being that is less seen in similar works. This research seeks to analyze and study the two-way relationship between love and morality in the personality of women of Khosrow and Shirin Nezami in a descriptive-analytical and library method. Examining the poem of Khosrow and Shirin, it can be concluded that this poem has been formed on the axis of love between human beings and the subject of ethics and moral virtues has a high place in this story. Due to the structure of the story, Nezami has written the story in a suitable format for indirect presentation of ideas and teaching moral issues to the readers.
خلاصه ماشینی:
در اين منظومه ، دو نگاه متفاوت و متناقض به زنان را ميتوان پي گرفت : نخست ، نگاه معمول و آشنايي که در بيشتر متون کهن ميتوان آن را بازيافت ؛ نگاهي که زن را کم خرد، بهره ور از افسون جمال و مکار، بيوفا، بيآزرم و دغلکار ميبيند: بسا زن کو صد از پنجه نداند عطارد را به زرق از ره براند زنان مانند ريحان سفالند درون سو خبث و بيرون سو جمالند (نظامي، ١٣٦٨: ١٩٦) و از همين روي، چنين زني مستحق تنبيه است : به گيلان در نکو گفت آن نکو زن ميازار ار بيازاري نکو زن مزن زن را ولي چون برستيزد چنانش زن که هرگز برنخيزد (نظامي، ١٣٦٨: ٢٨٨) نگاه دوم ، نگاهي ممتاز و متمايز است که نه تنها تفاوتي ميان زن و مرد از حيث انسان بودن قائل نيست که امکان برتري زن را بر مرد نيز مردود نميداند و به احيا و بازسازي شخصيت زن ميپردازد: نپوشد بر تو آن افسانه را راز که در راهي زني شد جادويي ساز يکي آيينه و شانه درافکند به افسوني به راهش کرد در بند (همان : ٧٦) اما آنچه در نکوهش زن در اين منظومه به زبان ميآيد، سخنان شخصيت هاست و اظهارنظر مستقيم شخص شاعر و برخلاف باور برخي، «نشان دهندة انديشه هاي مردسالارانۀ وي» (يوسف قنبري، ١٣٨٩: ١٥٦).
شايد نيز نظامي ميخواهد، پاکدامني و عفت و آلوده نشدن شکر را بيان کند و بگويد که زن خود بايد طالب عفت خويش باشد و حتي چنين زني هم ميتواند خود را پاک نگه دارد؛ اما اين دليل و حجتي است بس سبک و بيارزش ؛ چه آلودن ديگران به عنوان وسيله اي براي نيالودن خويش ، ناجوانمردي و خودپرستي و عجب است و بعيد است از نظامي اگر چنين منظوري داشته باشد (غلامرضايي، ١٣٧٠ ١٩١)؛ به همين سبب است که شکر چون گل گورابي سرنوشتي جز اين ندارد که از عشق زودگذر خسرو مدت زماني اندک، بهره برد و پس از ملول شدن شاه ، تنها يکي از زنان حرمسراي او شود.