خلاصه ماشینی:
"مثلا دو بیت قبل از شروع«گنبد سیاه»میخوانیم که: ای نظامی ز گلشنی بگریز که گلش خار گشت و خارش تیز2 و همین راویست که قصهء«گنبد سیاه»را با ابیات زیر آغاز میکند: چونکه بهرام شد نشاط پرست دیده در نقش هفت پیکر بست روز شنبه ز دیر شماسی خیمه زد در سواد عباسی سوی گنبد سرای غالیه فام پیش بانوی هند شده به سلام تا شب آنجا نشاط و بازی کرد عود سوزی و عطر سازی کرد و گرچه ده بیت بعد حاوی سه بیت به نقل قول از راوی دوم یعنی بانوی هندیست ولی در واقع این هنوز همان راوی اول است که کار خود را در این قسمت از داستان با دو بیت زیر در توصیف بانوی هندی به پایان میآورد: چون دعا ختم کرد بر سجود بر گشاد ازشکر گوارش عود گفت و از شرم در زمین میدید آنچه زان کس نگفت و کس نشنید بانوی آن قصر است و خواندهایم که: بانوی خانه پیش بنشستی جلوه بر داشتی ز هر دستی تا دل شاه را چگونه برد شاه حلوای او چگونه خورد گفتی افسانههای مهر انگیز که کند گرم شهوتان را تیز در«گنبد سیاه»روایت مستقیم از قول بانوی قصر فقط یک بیت است: که شنیدم به خردی از خویشان خرده کاران و چابک اندیشان و آنچه در بیت بعد میخوانیم از قول خویشان بانوی هندیست که نقش راوی سوم را بعهده دارند و سرگذشت زن سیاهپوش را در چند بیت میگویند: که ز کدبانوان قصر بهشت بود زاهد زنی لطیف سرشت آمدی در سرای ما هر ماه سر بسر کسوتش حریر سیاه درحالیکه مخاطب راوی اول خواننده یا شنوندهء شعر نظامی و مخاطب راوی دوم بهرام است،مخاطب راوی سوم همان راوی دوم یعنی بانوی هندیست."