چکیده:
اهمیت تجارت و نقش اساسی آن در زندگی مردم و رشد اقتصادی جامعه امری بدیهی و غیر قابل انکار است.رشد اقتصادی و اقتصاد سالم مرهون آن است که قبل از شروع در تجارت کسانی که دست اندرکار مسائل اقتصادی هستند نسبت به موضوعات و قوانین و احکام فقهی آن آشنا باشند تا در ربا و معاملات نامشروع قرار نگیرند. رعایت آداب تجارت و آشنایی با اقسام آن گامی اساسی در هدایت جامعه به سوی انجام معاملاتی مطلوب و عاملی مؤثر در تصحیح رفتار تجار و بازار در عمل به وظایف شرعی می باشد.در مقاله قبلی پیرامون آداب تجارت از جمله رعایت انصاف و عدالت در معامله، فسخ معامله در صورت پشیمانی، عدم تزیین کالا، بیان عیوب در کالای خویش، ترک سوگند در موقع خرید و فروش، آداب دیگر معامله مانند عدم سخت گیری در خرید و فروش، ذکر تکبیر و شهادتین در هنگام معامله، کم گرفتن و زیاد دادن در کیل و وزن، ترک مدح وذم متاع، سود نگرفتن از مشتری مؤمن و نیز از کسی که وعده احسان به او داده شده است، دیر به بازار رفتن و زود از آن بیرون آمدن، معامله نکردن با انسانهای پست و سفیه و عهده دار نشدن کسی که وزن کردن رانمی داند، بحث و بررسی به عمل آمد اما در این مقاله در مورد آداب تجارت و معامله بر قیمت نیفزودن مشتری در مزایده هنگام ندای دلال، تجارت نکردن بین طلوع فجر تا طلوع آفتاب، وارد نشدن در معامله مؤمن ، وکیل نشدن شهرنشین برای بادیه نشین درفروش متاع (کالا)،نرفتن پیشواز کاروان برای خرید و فروش متاع با آنها، بحث و بررسی به عمل می آید.
This is the fourth part of the previous article presented on the above – mentioned issue.
As it was mentioned before، the role of trading in any societies is very important.e.g.the paper tries to explain how to deal with the business، and not to deal accordingly between early dawn to sunrise. It also expresses not to interfer to other's business as well.
خلاصه ماشینی:
"در مقاله قبلی پیرامون آداب تجارت از جمله رعایت انصاف و عدالت در معامله، فسخ معامله در صورت پشیمانی، عدم تزیین کالا، بیان عیوب در کالای خویش، ترک سوگند در موقع خرید و فروش، آداب دیگر معامله مانند عدم سختگیری در خرید و فروش، ذکر تکبیر و شهادتین در هنگام معامله، کم گرفتن و زیاد دادن در کیل و وزن، ترک مدح وذم متاع، سود نگرفتن از مشتری مؤمن و نیز از کسی که وعده احسان به او داده شده است، دیر به بازار رفتن و زود از آن بیرون آمدن، معامله نکردن با انسانهای پست و سفیه و عهده دار نشدن کسی که وزن کردن رانمیداند، بحث و بررسی به عمل آمد اما در این مقاله در مورد آداب تجارت و معامله بر قیمت نیفزودن مشتری در مزایده هنگام ندای دلال، تجارت نکردن بین طلوع فجر تا طلوع آفتاب، وارد نشدن در معامله مؤمن ، وکیلنشدنشهرنشین برایبادیهنشین درفروش متاع (کالا)،نرفتن پیشواز کاروان برای خرید و فروش متاع با آنها، بحث و بررسی به عمل میآید.
علاوه بر این عدهای از فقها وارد شدن در معامله برادر مؤمن را حرام دانستهاند نه مکروه،(جواهر 22/461-459) زیرا میفرمایند اصل نهی حقیقت درحرمت است اما عبارت شرح لمعه میفرماید(ترک دخول) یعنی مستحب است مؤمن در معامله برادر مؤمن خود دخالت نکند، چه در خرید و چه در فروش، و یا جمله(أو یبذل) دارد، یعنی در حالی که مشتری اول مشغول خرید کالااست مشتری دوم کالائی را بایشان نشان دهد و بگوید من کمتر میدهم و یا جنس من بهتر است در این صورت بر مشتری دوم لازم است در معامله اول وارد نشود و دخالت نکند و هرگز چنین کاری نکند بخاطر اینکه چنین عملی از نظر اخلاقی و انسانی درست نیست بلکه کراهت دارد."