چکیده:
عقل همان خرد بوده و دریافت صفات اشیاء از حسن و قبح را عهده دار است اجتهاد در لغت از واژه جهد که همان بذل وسع است ، اخذ شده و این کلمه برای اولین مرتبه در عرصه فقهی برای بیان قاعده از قواعد برخی از مکاتب اهل سنت بکار رفته است. اصحاب الرای والقیاس ، فقیهانی را گویند که احکام فتوی را از قرآن وحدیث استخراج میکنند و عقیده شخصی نیز در آن به کار می برند .در همین اوقات مخالفت شدیدی از سوی ائمه معصومین (ع) و فقهایی که پیرو آنها بودند، نسبت به این نوع از اجتهاد صورت می پذیرفت. ولی بعد از قرن هفتم کلمه اجتهاد در اصطلاح فقها ما دچار تحول گشت وشکی نیست که عقل سلیم بشری توان درک حسن و قبح امور را داراست و به عبارت دیگر عقل ما می تواند بر اساس توان خدادادی و بر مبنای تحلیلی که از قضایا می نماید بایسته بودن، (نیک بودن) و یا نبایسته بودن،( بد بودن) برخی از اعمال و افعال را ادراک نموده و نسبت بدان حکم نماید.
The paper expresses 12 different ideas on praying and how to pray. Like: the time of praying، praying call، Igameh and so on.
The article also tries to uniform and unify the different Islamic sects for how to pray Allah similarly.
خلاصه ماشینی:
"بعنوان نمونه عقل توان ادراک این را دارد که (عدالت خوب است) ، (احسان به دیگران نیک است) و یا(ظلم بد است)، (اذیت نمودن دیگران بد است) ولی آیا احکام بسیط عقلی چون عدالت خوب است و ظلم بد است که از عقل صادر شده و از طریق صحیح دریافت گشت که خداوند نیز این احکام عقلی را مورد تأیید قرار میدهد، این شناخت تطبیقی میان عقل و ذات ربوبی، آیا مستلزم پذیرش اجرای عملی آن هم میشود؟ و به عبارت دیگر آیا این ادراک و احکام عقلی حجیت داشته و لازم الرعایه از دیدگاه شرع است و همه بدان مکلف و مقید شوند یا نه؟ به عبارت دیگر آیا عقل علاوه بر توان ادراک این امور،قدرت بیان این را هم دارد که بگوید این امور نزد شارع یعنی خداوند متعال نیز از حسن برخوردار است و یا قبیح میباشد؟ و خداوند نیز همین حکم عقل را مورد تأیید قرار میدهد؟ شاید برای برخی این سوال مطرح شود که چرا ما به دنبال این هستیم که افکار خود را با نظرات و آراء الهی مورد مقایسه قرار دهیم؟ مگر میان ما و خداوند سنخیتی وجود دارد که لازم باشد قضایای عقلانی ما با احکام الهی مطابقت داشته باشد؟ در پاسخ میتوان گفت: خداوند متعال عقل را خلق کرده و سخنانی که خداوند در قرآن بیان میکند مبتنی بر استدلال عقلی و احکام عقلی است و بقول اصولیین، خداوند خود عاقل است بلکه رئیس عقلاء میباشد و هیچگاه امکان ندارد خداوند سخنی بر خلاف عقل بیان نموده و یا حکمی مخالف عقل ابلاغ و انشاء نماید."