خلاصه ماشینی:
"من احمد را هم دعوت کردهام گوینده دوم ما که از شما دعوت کردیم ما از شما که دعوت کردیم شما که هنوز کاری نکردهاید شما هنوز که کاری نکردهاید احمد اینجا نیست که تعبیر نارضایی یا اعتراض این حرف درست نیست!با وجود اینکه دعوتنامه برای شما فرستاده شده چرا میگویید کسی به شما خبر نداده است؟ چطور به اعضای اصلی خبر ندادیم؟ لا اقل شما که عضو اصلی هستید که دعوت شدید چگونه«قصاص قبل از جنایت» میکنید؟ کار نکرده پول برای چه مطالبه میکنید؟ وقتی نیست چطور او را دعوت کردهای؟ (به تصویر صفحه مراجعه شود) *دکتر محمد رضا باطنی(عکس از مریم زندی) بهطوری که ملاحظه میشود جای«که»در جمله متغیر است:میتوانید پس از فاعل یا مفعول یا قید یا در پایان جمله قرار گیرد.
قرار بوده کسی قبل از ساعتی حرکت/شما حرکت کرده بودید که/اطمینان کند بدینترتیب مشاهده میشود که از نظر صوری تمایزی بین شماره 3 و قسمت ب از شماره 1 وجود ندارد و فقط شرایط یا بافت غیرزبانی است که دو وظیفه متفاوت بر«که» در این دو مورد حمل میکند1.
این جملهها اغلب یک هاله «بیتفاوتی»در اطراف خود دارند،مانند جملههای زیر: آمد دیگه/شد دیگه/پیش آمد دیگه/رفت دیگه/زندگی است دیگه دوم-گاهی«دیگر»برای نشان دادن اعتقاد یا عدم تردید گوینده به آنچه میگوید به کار میرود،مانند جملههای زیر: بازی درآورده دیگه/پول ما را گرو کشیده دیگه میآید دیگه/خوب شد دیگه در این کاربرد اگر«دیگر»در آغاز جمله قرار گیرد،نیروی بیشتری پیدا میکند واعتقاد راسختری را نشان میدهد،مانند:«دیگه بازی درآورده»،«دیگه خوب شد»، «دیگه میآید»که در مقایسه با مثالهای قلی تأکید بیشتری دارند."