خلاصه ماشینی:
"حشمت مؤید طاوس علیین دربارهء ژنده پیل احمد جام و شیخ ابو سعید ابو الخیر(2) (بخش دوم) بهرغم آنچه از قدیم و جدید در رد امکان یا نفی اهمیت کرامات منسوب به صوفیان گفتهاند و با وجود سخنانی که از بایزید بسطامی و شیخ ابو اسحق کازرونی(فردوس المرشدیه)و ابو سعید ابو الخیر و حتی مقامات ژندهپیل احمد جام در بیاعتباری کرامات در بخش اول این گفتار آوردیم(ایرانشناسی،شمارهء 3 سال یازدهم،ص 555)،وجود هزاران افسانه و روایت در جمیع آثار مربوط به تصوف حیرتانگیز است و مطلب را درخور بحث و فحصی،اگر نه دربارهء ماهیت و امکان یا محال بودن وقوع این خوارق عادات،دست کم دربارهء ریشهها و تاریخ آن میسازد.
24نبهانی در ضمن مقدمات مفصل کتاب خود قول تاج الدین سبکی و طبقهبندی او را نیز آورده و سپس شخصا در بحثی دراز کوشیده است تا ثابت کند که هرنوع از این کرامات وابسته به خلقی و صفتی از اخلاق و صفات یا یکی از اندامهای بدن آدمی مانند گوش و چشم و دهان و دست و جز آن است.
در بخش اول این مقاله گفته شد که شباهت میان پارهای از کرامات منسوب به پیر میهنه در اسرار التوحید،و به شیخ جام در مقامات سدید الدین محمد غزنوی چنان چشمگیر است که وابستگی روایات این منبع دومی به آن دیگری را محتمل میسازد.
حکایت بعدی کتاب نیز در همین زمینه است:یکی از مریدان ابو سعید خوابی میبیند که شیخ بر منبر سخن میگوید در حالی که رسول اکرم کنار منبر نشسته است و شیخ به او نمینگرد.
سدید الدین محمد غزنوی چند قصه از کیفیت ارتباط شیخ احمد با این شهاب الاسلام و خانوادهاش نقل کرده که ظاهرا معطوف به هدف ترفیع شخصیت و اعتبار شیخ جام به پایهء پیر میهنه است."