چکیده:
مقدمه:کودکآزاری شامل صدمات جسمی،روانی و جنسی مکرر به نوزاد یا بچه توسط والد یا قیم او در شرایطی است که احتمال حادثه بودن صدمات را میتوان رد کرد.
معرفی مورد:دختر 81 سالهای که به دلیل تغذیه دچار اختلال رشد شدید گردیده بود بهطوری که قد وی 231 سانتیمتر،وزن 72 کیلوگرم، بهره هوشی وی 16 بود؛همچنین استفاده از تست ماریاکواس حکایت از افسردگی شدید در نامبرده داشت.
در معاینه ظاهری ضایعات زیر مشاهده شد:جوشگاه جراحت در ناحیه آهیانهای سر،فرق سر،کندگی موهای سر به وسعت 01%کل پوست سر که رویش مجدد پیدا نکرده بود.جوشگاه جراحت در خلف دست،ساعد،آرنج،بازوی هر دو دست،خلف و قدام گردن،هر دو کتف،خلف تنه،شانه راست و چپ،سوختگی التیام یافته از نوع درجه 2 به میزان(2%)در بناگوش راست و چپ،خراشیدگیها و ساییدگیهای متعدد در حال التیام و یا التیام یافته در خلف تنه،بازوها و روی هر دو دست مشهود بود.سوختگیهای فوق الذکر در اثر تماس با جسم داغ و سوزاننده و سایر ضایعات در اثر اصابت جسم سخت،جسم برنده و جسم سخت لبهدار بوسیله ابزار و وسایل قالیبافی ایجاده گردیده بود.
نتیجهگیری:تعدادی از علایم و اختلالات روانپزشکی در کودکی و بزرگسالی با ترومای سالهای اول زندگی همراه میشود مثل افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه ṣ(PTSD) اختلال شخصیت مرزی،سوءمصرف مواد،خودکشی،خودآزاری،مشکلات رفتار جنسی و اختلالات یادگیری.در مورد این گزارش نیز بهره هوشی پایین،افسردگی و خودآزاری(کندن پوست دست هنگام مصاحبه)وجود داشت.
خلاصه ماشینی:
"مورد معرفی شده یکی از موارد نادر و منحصر به فرد از حیث تعدد جراحات پوستی قدیمی و جدید،طول مدت زمان کودکآزاری از دوران طفولیت تا سن 81 سالگی و عدم توجه به تغذیه است که نهایتا منجر به اختلال رشد فیزیکی و محرومیت از تسهیلات اولیه زندگی از قبیل تحصیلات،پوشاک و روابط بین فردی و اجتماعی شده که حاصل آن اضطراب شدید و بهره هوشی پایین وی بوده است که هر کدام از موارد فوق نشاندهنده شدت صدمات وارد بر جسم و روان این فرد است.
در بررسیهای به عمل آمده هیچگونه اختلال رشد جسمی یا بهره هوشی پایین در سایر افراد خانواده و فرزندان دیگر مشاهده نشد از طرفی عامل دیگری به غیر از کودکآزاری در مورد فوق الذکر جهت ارتباط عوارض مذکور یافت نگردید و تمامی عوارض و صدمات جسمی و روحی منحصرا در اثر صدمات فیزیکی،سوءتغذیه و خشونتهای انجام شده ایجاد شده بود،بهطوری که در آزمایشها و معاینات روتین هیچگونه علایم و شواهدی دال بر وجود اختلالاتی از قبیل سندرم دیانسفالیک،اختلالات نورولوژیک زمینهای،متابولیک و اندوکرین مشاهده نگردید.
به نظر میرسد عوامل متعددی در بروز کودکآزاری مذکور دخیل بوده است که مهمترین آنها سطح اجتماعی و اقتصادی پایین خانواده، استفاده ابزاری از کودک به عنوان یک منبع درآمدزایی از طریق فرشبافی،سطح پایین تحصیلات خانوادگی،وجود اختلال شخصیتی، افسردگی شدید(با استفاده از تست ماریاکواس)خواهر بزرگتر که عامل خشونت بوده و ناتنی بودن کودک آزاردیده بوده است."