چکیده:
ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺯﻧﺎﻥ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﺎﺧﺺ ﻣﻬﻢ ﺩﺭ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ؛ ﺷﺎﺧﺼﻲ ﮐﻪ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺗﻮﺳــﻌﻪ ﻳﺎﻓﺘﮕﻲ ﮐﺸــﻮﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺍﺳــﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺍﻧﺴــﺎﻧﻲ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ. ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺸﻮﺭ ﺗﻮﺳــﻌﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﻱ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﻳﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺁﻣﺎﺭ ﺍﺷــﺘﻐﺎﻝ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺑﺎﺷــﺪ ﻭ ﻧﻴﺰ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺸﻮﺭ ﻓﻘﻴﺮ ﻭ ﺗﻮﺳــﻌﻪ ﻧﻴﺎﻓﺘﻪ ﺍﻱ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺁﻣﺎﺭ ﺍﺷــﺘﻐﺎﻝ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺎﻻ ﺑﺎﺷــﺪ. ﺑﺤﺚ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﻮﺯﻩ ﺧﺼﻮﺻﻲ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ ﮔﺮﻩ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻛﻮﭼﻚ ﻭ ﺑﺴــﻴﺎﺭ ﺩﻗﻴﻖ ﻭ ﺣﺴــﺎﺱ ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ، ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺩﻭ ﻓﺮﺩ ﻛﺎﻣﻞ، ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺭﺷــﺪ ﻓﻜﺮﻱ ﻭ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻧﻴﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ. ﻫﺮﮔﺰ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﺸﺘﺮﻙ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﺪﻥ ﻳﻜﻲ ﺩﺭ ﺫﻳﻞ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻭ ﻣﺸﺨﺼﺎﺕ ﻭﺍﻫﺪﺍﻑ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺳﻌﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺯﻧﺎﻥ، ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺎﻝ ﭘﻠﻴﺲ ﺯﻥ ﻧﻴﺰ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ، ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ. ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺫﻳﻞ ﭼﺎﺭﭼﻮﺏ ﺍﺻﻠﻲ ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺭﺍ ﺷﻜﻞ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ:
- ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺁﻣﺎﺭﻱ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺧﺎﻭﺭﻣﻴﺎﻧﻪ
- ﺿﺮﻭﺭﺕ ﻫﺎﻱ ﺑﻪ ﻛﺎﺭﮔﻴﺮﻱ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ.
- ﻣﺸﻜﻼﺕ ﻛﺎﺭﻱ ﭘﻠﻴﺲ ﺯﻥ؛ ﻣﺰﺍﻳﺎ ﻭ ﻣﻌﺎﻳﺐ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺯﻧﺎﻥ.
- ﺁﺛﺎﺭ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﭘﻠﻴﺲ ﺯﻥ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﺎﺭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ.
ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﻲ ﺭﺳﻴﻢ ﻛﻪ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺯﻧﺎﻥ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﺮ ﺑﻨﻴﺎﻥ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ.
ﺍﻳﻦ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺟﻬﺖ ﻣﺜﺒﺖ ﻳﺎ ﻣﻨﻔﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻳﻌﻨﻲ ﺯﻧﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﻣﻮﻓﻖ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ
ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﻙ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﻔﻜﺮﻱ ﺑﻪ ﺭﻓﻊ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺑﺮﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ.
ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﻫﻤﺴﺮ + ﺩﺭﻙ ﺷﺮﺍﻳﻂ= ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ
ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﻫﻤﺴﺮ + ﻋﺪﻡ ﺩﺭﻙ ﺷﺮﺍﻳﻂ = ﻋﺪﻡ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ
خلاصه ماشینی:
"تجمع نقشها در زنان شاغل ممکن است عدهای از آنان را دچار تعارض کرده و باعثبهوجود آمدن مشکلات زیادی برای آنها شود ولی زنانی که موقعیت شغلی و خانوادگی خودرا به خوبی شناخته و با برنامهریزی صحیح بین نقشهاس خود تعادل برقرار میکنند،وظایفخود را خوب انجام داده و از سلامت روانی و جسمی مناسبی برخوردار میشوند.
بهطور یقین در چنین موقعیتی کارکرد خانوادهنیز باید تغییر کند و زنان به ناچار در کنار همسران خود ساختار خانواده را براساس شغل خودبرنامهریزی کنند که در این راستا زنان شاغل را میتوان به سه گروه تقسیمبندی کرد: گروه اول:آنهایی که بهرغم کار خارج از خانه،به هنگام بازگشت به خانه مسئولیتهایخانهداری و فرزندپروری را بر عهده دارند و به دلیل عدم تفکیک نقشها و بنا به مصلحت،به ناچار به امور کارهای خانه و انجام امور تربیتی فرزند بپردازند و از سوی دیگر رضایتهمسر را نیز تأمین کنند.
ytinummoc) به نظر دو راهکار از این مطالب حاصل میشود: *خانمها به وضعیت همسر خود توجه نمایند،در صورتی که همسرشان از درآمد کافیبرخوردار بوده و به کار کردن آنها نیز در منزل اهمیت میدهند،اصراری به کار کردنشاندر خارج از خانه وجود ندارد،مگر آنکه جامعه به تخصص آنها نیاز داشته باشد.
اگرچه همه مدیران مورد پرسش بر این باور بودند که زنان شایستگی لازم را برای تصدیپستهای بالای سازمانی دارند اما بیش از 80 درصد آنان مدیریت را کار مردانه میدانند وبیش از 50 درصد معتقدند که مردان در کارهای مدیریتی موفقتر از زنانند و خلاقیت بیشتریاز خود نشان میدهند."