چکیده:
این مقاله با هدف بررسی «رابطه و فرهنگ مرد منشی» با «عملکرد پلیس زن» فرماندهی پلیس تهران بزرگ، درسال 1389 تهیه شده است. فرضیه پژوهشی تاکید می کرد که بین «مرد منشی» و «عملکرد پلیس زن» رابطه برقرار است. با شناسایی و سنجش این رابطه، اعمال تغییر، تحول و مدیریت فرهنگ سازمانی زنان پلیس، دادن راهکار، به منظور تغییر باورها و هنجارهای نامناسب، تقویت باورها، ارزش ها و هنجارهای مناسب، به منظور افزایش عملکرد را می توان امکان پذیر ساخت.
نوع تحقیق، کاربردی و روش به صورت توصیفی - پیمایشی است. برای آزمون فرضیه تحقیق، از بین 859 تن کارکنان زن فاتب بر اساس فرمول کوکران، شمار 160 تن به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شده و از طریق پرسشنامه سوالات استاندارد هافستد و پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از تکنیک های آماری جمع آوری و سپس با روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی «پیرسون») ارتباط متغیر با عملکرد مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جهت پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب مذکور برای پرسشنامه این تحقیق 79 درصد بوده است.
با توجه به این که دامنه همبستگی پیرسون برابر با 0.230، سطح معناداری برابر با 0.001 و عدد مورد نظر از 5 درصد کوچک تر است، می توان عنوان کرد که همبستگی و رابطه بین مرد منشی و عملکرد پلیس زن برقرار بوده و فرضیه مورد نظر تایید می گردد و فرهنگ سازمانی به سمت مرد منشی سوق داده شده است.
This article was done in order to analyze the relationship between
masculinism culture in organization and policewomen performance
in Tehran police command. Hypotheses were proved that there is
relation between masculinism and policewomen performance.
With recognition of this problem, we tried to find the features and
aspects of current problem. The method of this research is practical
and survey. The statistical group was 859 police women of Tehran
police command and 160 persons were selected. Then data were
analyzed by Pearson and so Alfa was 0/79.
The Pearson was 0/230 and significant level was 0/001 and it is
smaller than 0/05. According to these, we can conclude that there
is relation between masculinism and policewomen performance.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به موارد یادشدۀ بالا و با در نظر گرفتن مبانی علمی مرتبط با پژوهش،سؤالاصلی به شرح زیر خواهد بود: سؤال اصلی: آیا بین فرهنگ مردمنشی/زنمنشی با عملکرد زنان پلیس رابطهای برقرار است؟ ضرورت: به منظور مدیریت بر فرهنگ سازمانی،مدیر باید رسالت و اهداف سازمان را تبیین کند؛ارزشهایی را که منج به تحقق آن اهداف میشوند،شناسایی و در جهت خلق آن ارزشهاتلاش کند،زیرا این ارزشها و الگوهای رفتاری که عموما افراد سازمان پایبند به آن هستند،بر کلیۀ جنبههای سازمان تأثیر میگذارد و سازندۀ محیط خدمتی کارکنان میشوند.
توانایی- ytilibA ،وضوح نقش- -ralC yti ،حمایت- pleH ،انگیزش- evitvecnI ،ارزشیابی- noitaulavE ،اعتبار- ytidilaV ،محیط- tnemnorivnE &%01316ZOPG013G% «مینوری اینسورث»و«ینولاسمیت»:عوامل مؤثر بر بهرهوری نیروی انسانی را شاملمتغیرهای زیر میدانند:(اینسورث،1375) الف-عملکرد(میزان اهدافی که تحقق یافته است) ب-وضوح نقش(درجه روشن بودن وظایف و مسئولیتها) ج-شایستگی(تواناییهای لازم برای مدیریت) د-محیط(درجه مساعد بودن محیط و حمایت عملی شرایط محیطی از تلاش برای تحققاهداف سازمانی) 5-تناسب ترجیحی(تا چه حد افراد،شغل خود را بر مشاغل دیگر ترجیح میدهند) و-پاداش(درجه کارآمدی سیستم پاداش هر سازمان) جوزف امپوتی عوامل مؤثر بر بهرهوری کارکنان را شامل موارد زیر میداند:(امیوتی،1371) الف-رضایت شغلی ب-روشن بودن اهداف در نظر کارکنان ج-داشتن فرصت برای مشارکت و پذیرش مسئولیت د-التزام عملی مدیریت والای شرکت به اهداف بهرهوری ه-سهیم بودن در منافع حاصل از بهرهوری و-آموزش و آگاهی ز-حسن روابط کارگر و کارفرما رابطۀ فرهنگ و عملکرد: فرهنگ سازمان وسیلهای است که برخورد با مسائل را تسهیل میکند و نحوۀ تعبیر و تفسیرما را از رویدادهای اطراف شکل میدهد."