چکیده:
موضوع خلود برخی از انسانهای خطاکار در عذاب بیپایان اخروی، ریشه در آیات قرآن و روایات اسلامی دارد. در این مورد نه تنها عقل نمیتواند عذاب لایزال را برای خطای محدود بپذیرد، بلکه در مقابل آیات خلود، آیاتی که بیانگر عفو فراگیر خداوند است و نیز آیاتی که وقوع عذاب جاودانه را به مشیت و اراده الهی واگذار میکند، قرار دارد. ملاصدرا برای حل تقابل یاد شده، تفسیری بدیع در کتاب اسفار و الشواهد الربوبیه ارائه میدهد، اما دیدگاه وی مشکل تعارض را حل نمیکند، بلکه خود، دارای اشکالات عدیدهای است. ایشان در آخرین اثر خود، کتاب عرشیه، دیدگاه نهایی خود را با آن دسته از آیاتی که تأکید بر عذاب جاودان دارد، منطبق میداند. وی در کتاب تفسیر کبیر خویش، با طرح اصل عقلی عدم وجوب عمل به وعید، به حل مشکل یاد شده میپردازد. این نوشتار مشکل تعارض یاد شده را از طریق توجه به مجموعه آیات و روایاتی که در باب عذاب اخروی است، با عنوان دیدگاه مقبول، حل شدنی دانسته و آن را تجزیه و تحلیل نموده است.
خلاصه ماشینی:
"بعلاوه آیات قرآن و روایات اسلامی پیرامون خلود انسان در بهشت و جهنم از یک طرف و آیاتی که در مورد برخی از صفات الهی مانند غفاریت و رحیمیت الهی است از طرف دیگر، بهگونهای هستند که تضاد از آنها فهمیده میشود و همین امر موجب شده است تا مفسران، متکلمان و فیلسوفان مسلمان با نگاهی عمیق و تأملی شایسته گام در ژرفای موضوع خلود گذاراند و درصدد برآیند تا اشکالاتی که در اینباره از زوایای مختلف خود را نشان میدهند پاسخ داده، موضوع را به خوبی تجزیه و تحلیل کنند.
دیدگاه اولیه ملاصدرا مبنی بر اینکه کفار طبیعت ثانویه پیدا میکنند و در نتیجه عذابهای اخروی ملایم با طبع آنهاست، این سخن با ظواهر آیات قرآنی همخوانی ندارد، چرا که خداوند میفرماید جهنمیها درخواست نجات از آتش و یا تخفیف از عذاب میکنند، اما به درخواست آنان پاسخ داده نمیشود و همواره گوشت و پوست جدید روئیده میشود تا عذاب را بچشند.
نظریه نهایی ملاصدرا: عدم وجوب عمل به وعید در وجود تصریحات قرآن کریم مبنی بر پاداشها و کیفرها و یا به دیگر سخن، در وعده بهشت به مؤمنان و وعید کافران به عذاب جهنم تردیدی نیست، اما آنچه قابل تأمل است این است که شواهد قرآنی23 حاکی از آن است که قاطعانه نمیتوان گفت که وعید الهی در مورد جاودانگی کفار در جهنم حتمی است، بلکه این مسأله به اراده و خواست خداوند مربوط است."