چکیده:
داستان پردازی در «مثنوی معنوی» در مقایسه با آثار تعلیمی مشابه مانند مثنویهای سنایی و عطار جایگاهی منحصر به فرد و کاملا متمایز دارد و حتی در دوره معاصر نیز برجسته است. بسیاری از داستانهای مثنوی ساخته و پرداخته خود مولوی نیست و ریشه در آثار پیشین خود دارد که یکی از مآخذ مهم آن، منطق الطیر عطار است. نوع ارتباط میان داستانهای مثنوی و منطق الطیر از مقوله «فزون متنیت» است و منظور از آن هر ارتباطی است که متن B (بیش متن) را به متن A (پیش متن) متصل می کند. در این مقاله ساختار داستانهای مشترک میان مثنوی و منطق الطیر را با استفاده از روش روایت شناسی ساختگرا با یکدیگر مقایسه می کنیم تا با نشان دادن شباهتها و تفاوتهای این دو اثر، توجه و ذوق مثنوی به هنر داستان پردازی روشن شود. نتیجه به دست آمده این است که استفاده مثنوی از شگردهای داستان پردازی بسیار بیشتر از منطق الطیر است و واقع گشتار داستانهای مثنوی نسبت به داستانهای منطق الطیر گشتاری غیر مستقیم و پیچیده است.
خلاصه ماشینی:
"فاعل بودن خواجه در مثنوی به بافت عرفانی متن بسیار کمک می کند، زیرا اگر در تاویل نمادین داستان خواجه نماد پروردگار باشد و لقمان نماد بنده، این خواجه است که پیوسته می بایست انجام دهنـده امـور باشـد و دهش و بخشندگی ویژه اوست به طوری که حتی خود مولوی از زبان لقمان، خواجه را ایـن گونـه مـورد خطاب قرار می دهد: «گفت : من از دست نعمت بخش تو، خورده ام چندان که از شرمم دو تو»( Ad٣٦ ) اما در منطق الطیر آن رهی تنها به شاه می گوید که از دستت صد هزار تحفه دیدم.
ایجاد پایانی باز با استفاده از رمزگان روایی به خصوص غلبة صدای راوی – نویسنده بلافاصله پس از پایان داستان و آمیخته شدن آن با صدای راوی – شخصیت ؛ ٨- آمیخته شدن صدای راوی و صدای شخصیت به دلیل عدم وجود هیچ نشانه ظاهری در متن ؛ ٩- توصیف صحنه ، مکان و زمان به طور دقیق ؛ ١٠- استفاده از شگرد تعلیق (suspense)از طریق به تعویق انداختن پاسخ ؛ ١١- تبدیل شخصیتها (مثلا غلام به لقمان) به دلیل بسط بافت عرفانی داستان؛ ١٢- استفاده از شخصیت پردازی غیرمستقیم و نمایشی ؛ ١٣- افزودن نقشها و موارد زیر بر اصل داستانها: الف ) شخصیتهای کمکی ب) گفتگو سازی ج) صحنه د) افزایش اپیزودها و پیرفتهای بیشتر نسبت به متن منطق الطیر و طولانی بودن آنها در مثنوی به دلایل زیر: الف ) اختصاص دادن بخش زیادی برای توصیف شخصیت (مانند لقمان) به منظور ایجاد تاثیر حقیقت ."