چکیده:
ابوالمجد مجدود بن آدم، سنایی غزنوی، شاعر دوران ساز و صاحب سبک قرن پنجم و ششم، متخلص و مشهور به سنایی است. او با توجه به پیچیدگیهای خاص ذهنی خود و شرایط و ویژگیهای منحصر به فرد عصری که می زیسته است، دست به نوآوریهایی از لحاظ سبکی و معنایی زده که امروزه از او به عنوان شاعری صاحب سبک و کسی که توانسته است دورانی جدید(پدر شعر عرفانی) از ادبیات ایران را رقم بزند، نام برده می شود. هرچند از زندگی پر رمز و راز او اطلاعات کمی در دست است، با به دست دادن نشانه هایی، می توان به واقعیتهای زندگی این شاعر نام آور نزدیک تر شد. بسامد واژگانی، تاکید، تکرار و اصرار بر آوردن واژه« رهی» به عنوان نام شاعرانه یا تخلص پنهان سنایی که در سرتاسر اشعار او به صورتی معنادار وجود دارد، نشانه ای ویژه در شناخت او، همچنین نشانه ای از ساختی نوین(تخلص پنهان) در شعر آن دوران است که می تواند برای پژوهشگران، در بررسیهای تازه تر روی اشعار او مفید باشد. او خود را رهی و رهین، بنده، غلام و دربان درگاه حضرت دوست نامیده است و شاید به همین مناسبت، «رهی» را برای تخلص پنهان خویش برگزیده و در بطن بسیاری از آثارش آورده است. این پژوهش با مطالعه در اشعار او(دیوان اشعار- حدیقه الحقیقه و طریقه الشریعه) به کشف و تفسیر بیشتر این موضوع می پردازد
خلاصه ماشینی:
اما آنچه از معنی تخلص بنا بر تعریف بالا مد نظـر اسـت و ایـن پـژوهش آن را محور کار خود قرار داده، آن است که اولا، به ظاهر در غزل برای اولین بار، این امر توسط سنایی صـورت گرفته است و ثانیا، تخلص «رهی » نام غیر اصلی و تخلص پنهان او پنداشته می شـود کـه تـا کنـون از دیـد پژوهشگران به دور مانده است .
اما آنچه تخلص پنهان را از این گونه (ذو تخلصین ) متمـایز می سازد، رمزگونگی ، پوشیدگی و پنهان شدگی آن در متن اشعار است ، به گونه ای که علی رغم آنکـه واژه و مشتقات واژگانی ای که می توانند در محور جانشینی و هم نشینی آن قرار گیرنـد، در بـسیاری از اشـعار تکرار شده اند، تشخیص آن به راحتی میسر نبوده و به واسطة قرینه های معنایی یا با تکرار بسیار و دقت در خواندن اشعار قابل تشخیص اند.
می توان به این نتیجه دست یافت که ، چون شعر و ادبیات آن دوره در اختیار دربار و حاکمـان بوده و شاعر در حکم یک ابزار تبلیغی رسانه ای بوده است ، نحوة انتخاب تخلصها بر اساس نظر حاکمـان یا بزرگان دربار بوده است و یا شاعر به منظور تیمن و حفظ و نگهداری آثار خود، آن را بـه نـام سـلطان و پادشاه سروده و گاه علاوه بر مدح و رثای آنان، از نام آنها به عنوان تخلص خـود اسـتفاده کـرده اسـت .