چکیده:
کیومرث، یکی از شخصیت های بنیادین در تاریخ اساطیری ایران است که اگر چه در گاهان زرتشت و ریگ ودای هندی نمود ندارد، در فرهنگ زرتشتی عصر ساسانی به عنوان نخستین انسان اهمیت بسیاری پیدا کرده و در خدای نامه ها، شاهنامه و متون تاریخی عصر اسلامی به نخستین پادشاه تبدیل شده است. در این جستار، با رویکرد نقد اسطوره ای، ضمن تحلیل الگویی و تطبیق ساختاری خویشکاری های اساطیری شخصیت کیومرث در متونی که روایت اسطوره او را تشکیل داده اند و مقایسه این اسطوره با روایات هم ارز آن در فرهنگ های مختلف، به تبیین ژرف ساخت کهن الگویی اسطوره کیومرث پرداخته ایم. بر همین مبنا، خویشکاری های اساطیری شخصیت کیومرث در سه عنوان کهن الگوی انسان نخستین، زوج آغازین و قهرمان فرهنگی بررسی و طبقه بندی شده و از تحلیل الگویی خاستگاه های پیش تاریخی و فلسفی روایت او در ارتباط با پیش نمونه زروانی آن این نتیجه حاصل شده است که در نحله زروانی- زرتشتی دوره ساسانی و فرقه هایی چون زروانیه و کیومرثیه که در جبرگرایی و اختربینی آن عصر تاثیر بسزایی داشتند، روایت کیومرث تکراری از الگوی کهن فروپاشی غول خدای نخستین در فرهنگ زروانی است؛ شخصیتی که می توان او را دربردارنده الگویی از«عالم صغیر» در این جهان بینی قلمداد کرد که از تسلسل و تکرار پیش نمونه «عالم کبیر» (زروان ) حاصل شده است.
Kayumarth is one of the fundamental figures in the mythological history of Iran. Although he does not figure in Zoroaster’s Gathas and the Hindu Rig Veda، he plays an important role as the prototype of the human beings in the Sassanid Zoroastrian culture. In the Khodāy-nāmes، the Shāh-name and the historical texts of the Islamic era، Kayumarth is referred to as the first king. Drawing on the mythological approach، this paper tries to analyze and compare the structural pattern of Kayumarth mythical functions in mythology with the corresponding narratives in different cultures in order to shed further light on the archetypal dimension of these accounts. To that end، the mythological functions of Kayumarth have been classified under three categories: Kayumarth as the archetype of the first human; the primordial couple and Kayumarth as the first cultural hero. Examining the patterns of philosophical and pre-historical origins of the narratives and their relationships with the Zurvānic prototype have revealed that in the Zurvānic-Zoroastrian branch of the Sassanid period and the sects such as “Zurvānyeh” and “Kayumarthyeh” which had a profound impact on deterministic and astronomical beliefs of this era، Kayumarth narrative is simply the repetition of the ancient pattern of the collapse of the first giant god in Zurvānic culture، a personality who can be deemed as the «microcosm» resulting from the repetition of the “Macrocosmic” prototype (i.e. Zurvan)
خلاصه ماشینی:
"در شاهنامه نیز خلق نخستین انسان ، و آغـاز پادشـاهی او، مرتبط با برآمدن خورشید است و نشستن کیومرث بر تخت ، با ورود خورشید به برج بره و فرا رسیدن بهار طبیعت مقارن شده است : چـو آمـد به بـرج حمل آفتاب جهـان گشت بـا فـر و آیین و آب بتـابیـد از آن سان ز بـرج بـره که گیتی جـوان گشت از او یکسره (فردوسی ، ١٣٨٦: ٢١/١/ ابیات پاورقی ) و فردوسی او را در روشنی ، چنان متون پهلوی (دادگی ، ١٣٦٩: ٤٠)، به خورشید تشبیه می کند: به گیتی بر او سال سی شاه بود به خوبی چو خورشید بر گاه بود (همان : ٩/٢٢/١) از دیگر ویژگی ها و یکی از مهم ترین شناسه های کهن الگوی انسان نخستین ، در فرهنگ های دینی و اساطیری ، خاستگاه دوگانة زمینی - آسمانه یا گیتیانه - مینوی و این حقیقت است کـه او از اصـلی خـدایی منتج شده است .
به خاطر همین خویشکاری زندگی ساز- که در خدای نامه ها و متون دورة اسلامی ، بـا دارا شدن جایگاه نخستین کدخدا و شاه آغازین ، به سوی جامعه سازی دگرگون شده است - کیومرث یکی از الگوهای انسان تمدن ساز است که نسبت به نمونه های قدیم تری چون یم و همزادش کـه در لایه های کهن تر فرهنگ هند و ایرانی صرفا نیای نوع بشر بودند، علاوه بـر حفـظ ایـن خویشـکاری ، بیشتر به نیای مقدس قوم ایرانی بدل شده است ؛ شاید به این علت که در عصـر جدیـدتری تکـوین یافته که هویت ملی تکامل یافته تر بود."