چکیده:
تاثیر آیین مهری و مزدیسنا در ادبیات فارسی نتیجه تاثیر آن در فرهنگ ایرانی است. نظامی، منظومه سرای برجسته ایرانی(535 – 607 هـ . ق.) هم هنگام آفرینش داستان درباره دو پادشاه دوره ساسانی، یعنی خسرو پرویز در منظومه خسرو و شیرین و بهرام گور در منظومه هفت پیکر، از بن مایه های آیین هایی چون آیین مهری و آیین زرتشتی به صورتی استعاری و رمزی سود برده است. در این مقاله برخی از بهره وری های نظامی از قابلیت های نمادین این آیین ها بررسی شده است. استفاده از داستان زندگی بهرام پنجم به عنوان داستان مرکزی و هاله پرمعنای نام بهرام در آیین مهری و مزدیسنا، همچنین انتخاب گنبد و بسامد فراوان آن در این داستان که به معنی آتشگاه است، برای قصرهای هفتگانه هفت شاهدخت، اهمیت عدد هفت در آیین های بهی و میترایی، همچنین مقایسه نقش هفت شاهدخت بر گنبد کاخ خورنق با نقاشی های مهریان بر سقف مهرابه ها، تطبیق هفت مرحله آیین مهری با گذر بهرام از هفت گنبد، نمونه نشانه هایی از کارکرد نمادین این آیین ها در هفت پیکر نظامی است.
Mithraism and Zoroastrianism، the ancient Iranian religions، are rooted in the culture of this country; consequently، their reflections are vividly evident in Persian literature. The prominent Iranian poet Nizami Ganjavi utilized these cults allegorically and symbolically in his two prominent versified stories of Haft Paikar، and Khosro and Shirin. This paper aims at discussing the primary samples of allegorical and symbolic uses in Nizami’s Haft Paikar، a number of which are as follows: Bahram in his multiple aspects as the name of a deity in Mithraism and a king in Zoroastrianism; the frequent use of Gonbad standing for the fire temple in the story; Seven Palaces for seven Princesses; seven as a significant number in Mithraism and Zoroastrianism; the comparison of the seven princesses’ portraits on the Khovarnagh palace ceiling with the seven stars on Mithraic temples; and finally an analogy between Bahram’s passage from the first Gonbad to the seventh in Nizami’s story with the initiation rituals of going through seven steps in Mithraic tradition
خلاصه ماشینی:
"اسـتفاده از داسـتان زندگی بهرام پنجم به عنوان داستان مرکزی و هالة پرمعنای نام بهرام در آیین مهری و مزدیسنا، همچنین انتخاب گنبد و بسامد فراوان آن در این داستان که به معنی آتشگاه است ، برای قصرهای هفتگانة هفـت شاهدخت ، اهمیت عدد هفت در آیین های بهی و میترایی ، همچنین مقایسة نقش هفت شـاهدخت بـر گنبد کاخ خورنق با نقاشی های مهریان بر سقف مهرابه ها، تطبیق هفت مرحلة آیین مهری با گذر بهـرام از هفت گنبد، نمونة نشانه هایی از کارکرد نمادین این آیین ها در هفت پیکر نظامی است .
(آموزگـار،١٣٨٩: ٦٣) در تقـویم زرتشتی شش روز از روزهای ماه و شش ماه از دوازده ماه سال به نام هرکدام از شش امشاسپند نامگذاری شده است : ١- بهمن : روز دوم - ماه یازدهم ٢- اردیبهشت : روز سوم - ماه دوم ٣- شهریور: روز چهـارم - ماه ششم ٤- سپندارمذ اسفند : روز پنجم - ماه دوازدهم ٥- خرداد: روز ششم - ماه سوم ٦- مـرداد: روز هفتم - ماه پنجم ٢- آیین مهر و هفت پیکر نظامی مهرپرستی یا میتراییسم (Mithraism) آیین پرستش مهر، یکی از خدایان هند و اروپایی سـت کـه در آسیای صغیر شکل خاص و سری به خود گرفت و از آنجا بـه روم و اروپـا رفـت (ورمـازرن ،١٣٨٧: ٥).
همـة اینهـا می تواند نشان از این حقیقت داشته باشد که نظامی در آفرینش داستان هفت پیکر(هفـت گنبـد) کـه در آن گنبدهای کاخ هر یک به رنگی آراسته بود و هر کدام با یک روز هفته و با یکی از ستارگان رونده بسـتگی داشت ، از درون مایه ای مهری الهام گرفته باشد و هفت گنبد، در واقع یک مهرابة بزرگ بوده است ."