چکیده:
وضعیت قتل در استان یزد به ویژه شهرستان یزد در سال های 1385 تا 1388 چگونه بوده است؟ در این مقاله وضعیت آماری قتل عمد در سال های 1385 تا 1388 توصیف و تحلیل آماری شده است. روش پژوهش اسنادی و تکنیک جمع آوری دادهها، مراجعه به اسناد و مدارک به ویژه اطلاعات آماری معاونت اجتماعی نیروی انتظامی استان یزد بوده است. بر اساس آمار موجود، میزان رشد قتل عمد در استان یزد وضعیت پاتولوژیک و آسیب شناختی پیدا کرده است و در سال 1388 نسبت به سال 1387 از 14 مورد به 19 مورد رسیده و رشد 36 درصدی داشته است و همچنین میزان رشد قتل عمد در سال 1388 نسبت به سال 1385 از 15 مورد به 19 مورد رسیده و دارای رشد 27 درصدی بوده است. در شهرستان یزد میزان افزایش قتل عمد در سال 88 نسبت به سال 1387 تکان دهنده بوده و از 5 مورد به 17 مورد رسیده است و از رشد 240 درصدی برخوردار بوده است (اطلاعات وآمار ناجا استان یزد، 1389). گرچه قتل عمد فی نفسه عملی جنایت کارانه و غیرانسانی می باشد و قبح آن از نظر شرعی به گونه ای است که از نظر قرآن اگر کسی انسانی را بنا حق بکشد مثل آن است که همه انسان ها را کشته است ولی افزایش میزان آن در استان یزد و شهرستان یزد که دارای روحیه آرامش طلبی و با فرهنگ، به عنوان دارالعباده با ویژگی های قنات، قنوت و قناعت شناخته می شود، شایسته توجه و بررسی علمی و کاربردی بیشتری است تا این آسیب اجتماعی کنترل شده و میزان آن کاهش یابد. براساس یافته های پژوهش، علل و انگیزه قتل در استان یزد به ترتیب مسایل منکراتی و اخلاقی، مسایل خانوادگی، سرقت، اختلافات مالی و ملکی، نزاع دسته جمعی، مصرف مواد مخدر و بیماری روانی بوده است. مسایل منکراتی و اخلاقی و خانوادگی علل و انگیزه بیش از نیمی از قتل های عمد در استان یزد است.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین با توجه به حرمت و قبح ذاتی، عقلی، انسانی و شرعی قتل عمد به عنوان یک آسیب اجتماعی و افزایش سریع آن در سال های اخیر در استان یزد، لازم است که این پدیده کنترل شده و میزان آن در استان یزد کاهش یابد.
نتیجه گیری کلی از یافتههای تحقیق گویای این است که : 1) علل و انگیزه قتل ها در استان یزد در سال های 88- 85 و همچنین در سال 1388 که با افزایش غیر عادی مواجه بوده ایم ، عمدتا مسائل جنسی، منکراتی و سوء اخلاقی، مسائل خانوادگی ، سرقت و اختلافات مالی و ملکی بوده است؛ 2) اکثریت قاتلین و مقتولین، متأهل بوده اند؛ 3) اکثریت قاتلین و مقتولین جوان و کمتر از سن 40 سال بوده اند؛ 4) بیشتر قاتلین، کارگر بوده اند که معمولا دارای پایین ترین دستمزد و کمترین ثبات شغلی بوده و بیش از همه به بیکاران نزدیک می باشند؛ 5) در اکثر قتل ها، از سلاح سرد برنده و کوبنده برای ارتکاب به قتل استفاده شده است؛ 6) از نظر تحصیلات، اکثرا بیسواد یا دارای سواد مقطع ابتدایی بوده اند."