خلاصة:
هدف این تحقیق تجزیه و تحلیل تطبیق پذیری موانع مشارکت ورزشی دبیران زن و مقایسه موانع سه گانه در دو گروه دبیران ورزشکار و غیرورزشکار با استفاده از مدل هرمی موانع کرافورد بود. روش تحقیق توصیفی از نوع مقایسه ای است که به شیوه میدانی انجام شد. جامعه آماری تحقیق را کلیه دبیران زن شاغل در مقطع متوسطه آموزش و پرورش تشکیل دادند (٩٢٣=N). نمونه تحقیق با استفاده از جدول مورگان ٢٦٩ نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و در نهایت ٢٣٠ نفر از آنها به طور کامل در تحقیق همکاری کردند. از این تعداد ١٠٨ نفر ورزشکار و ١٢٢ نفر غیرورزشکار بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته با٤٠ سوال بود، که براساس مقیاس ٥ ارزشی لیکرت تدوین شده بود و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ٠/٨٦ تعیین گردید. موانع مشارکت ورزشی در سه حوزه موانع ساختاری، بین فردی و درونفردی و در ٦ مولفه فرهنگی _اجتماعی، اقتصادی _مالی، منابع انسانی، رفتارهای خانوادگی، امکانات و تسهیلات و رسانه و تبلیغات بررسی شد. تطبیق پذیری موانع مشارکت ورزشی در این سه حوزه با استفاده از مدل هرمی موانع کرافورد مورد بررسی قرار گرفت . درنهایت ، با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، میزان تاثیرگذاری هریک از عوامل سه گانه و آزمون فریدمن موانع اولویت بندی شد و سپس به مقایسه عوامل سه گانه در دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار پرداخته شد. نتایج نشان داد در هر دو دسته دبیران زن ورزشکار و غیرورزشکار موانع ساختاری مهم ترین و تاثیرگذارترین موانع به حساب میآیند و موانع بین فردی و موانع درونفردی در درجه بعدی اهمیت قرار دارند. اولویت بندی موانع مشارکت ورزشی دبیران در سه حوزه مذکور قابل تطبیق با مدل هرمی موانع کرافورد نبود، بنابراین توجه به موانع ساختاری و زیربنایی در حیطه تحقیق حاضر لازم و ضروری است و برطرفکردن موانع ساختاری گام موثر و مفیدی در ارتقای فرهنگ ورزش و سلامت به حساب میآید.
ملخص الجهاز:
اولویت بندی موانع مشارکت ورزشی دبیران در سه حوزه مذکور قابل تطبیق با مدل هرمی موانع کرافورد نبود، بنابراین توجه به موانع ساختاری و زیربنایی در حیطه تحقیق حاضر لازم و ضروری است و برطرفکردن موانع ساختاری گام مؤثر و مفیدی در ارتقای فرهنگ ورزش و سلامت به حساب میآید.
از طرف دیگر، این سؤال مطرح شد که آیا نحوه تأثیر عوامل بازدارنده مشارکت ورزشی دبیران زن با مدل سلسله مراتبی موانع کرافورد مطابقت دارد یا خیر؟ در واقع درصدد بودیم تا بدانیم آیا اولویت بندی موانع مشارکت ورزشی در سه حوزه بیان شده برای دو دسته دبیران ورزشکار و غیرورزشکار یکسان بوده است یا نه .
از آزمون کولموگروف اسمیرونف ابتدا برای نرمال بودن دادهها استفاده شد، سپس با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، میزان تأثیرگذاری هریک از عوامل سه گانه را در مشارکت ورزشی دبیران ورزشکار و غیرورزشکار مورد تحقیق قرار دادیم و بعد از آن با کمک آزمون فریدمن اولویت موانع را تعیین و بررسی کردیم که آیا این اولویت بندی قابل تطبیق با مدل هرمی موانع کرافورد هست یا خیر، سپس با استفاده از آزمون t مستقل به مقایسه عوامل سه گانه در دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار پرداختیم .
بررسی میزان موانع مشارکت ورزشی دبیران زن ورزشکار طبق مدل هرمی کرافورد با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای شاخص متغیر تعداد میانگین مشاهده شده انحراف معیار میانگین آماری درجه آزادی مقدار آماره t سطح معنی داری sig ساختاری 108 3/49 0/37 3 107 13/78 0/000 درونفردی 108 2/66 0/46 3 107 7/56 0/000 بین .