ملخص الجهاز:
"از دیدگاه ایرانیان سرزمینهای میان دو رود بزرگ«گلزریون»و«رود آموی»و سرزمینهای شمال شرقی و شمال گلزریون و دریاچه خوارزم(وخش،آرال)مرزی بوده که داستانهای تاریخی و ملی ایرانیان با تورانیان فریدوننژاد آریایی در آنجا روی داده و یاد آنها را زنده میکرده،سپس زمانی که مردمان بیابانگرد و چادرنشین و کوچنده غیر تورانی مهاجم یعنی ترکان و غزان و مغولان و تاتاران،پا به آن سرزمینها نهادند و به کشتار و غارت پرداختند،چون شیوه آنها با تورانیان در یورشها،یکی بود از این رو به نادرست پنداشته شد که نام توران و ترکان یکی است و بدینگونه ترکان،تورانی نامیده شدند.
-در دوره پادشاهی کیخسرو،پس از رویداد کلات فرود،در بخشهای دیگر این بخش از شاهنامه به ویژه در داستان یازده رخ و جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب از رزم پشن یا لاون یاد شده است و میتوان گفت که این جنگ در سرزمینی در نزدیکی سرخس و در میان گروگرد و کلات فرود و رود شهد(کاسهرود)روی داده است.
چنان که در نامهای سیاوش برای کیکاوس مینویسد: {Sکنون تا به جیحون سپاه من است#جهان زیر فر کلاه من استS} (662/246/2) پس افراسیاب با دیدن خوابی و تعبیر آن از سوی خوابگزاران تصمیم به آشتی با ایرانیان میگیرد و گرسیوز را برای آشتی نزد سیاوش و رستم میفرستد و به سیاوش پیشنهاد میدهد: {Sزمین تا لب رود جیحون مراست#به سغدیم و این پادشاهی جداست# ز توران به ایرج جدایی نبود#که با جنگ و کین آشنایی بودS} (254/2-801/255-803) رستم به شرط دادن صد گروگان تورانی به ایرانیان با صلح موافقت میکند و سرانجام پیمان آشتی میان ایران و توران بسته میشود،گرسیوز نیز: {Sبخارا و سغد و سمرقند و چاچ#سپنجاب و آن کشور و تخت عاج# تهی کرد و شد با سپه سوی کنگ#بهانه نخست و فریب و درنگS} (877/260/2-878) و این نشان میدهد که تا شهر چاچ و سپیجاب از سرزمینهای ایرانی به شمار میرفته است."