خلاصة:
موضوع عاشورا به عنوان یکی از پرشورترین و افتخارآمیزترین رویدادهای تاریخی، همواره مورد توجه ملت های مختلف بوده و هست؛ تا آنجا که ادیبان و شاعران در آثار ادبی خود، از زوایای گوناگون به آن پرداخته اند. در شعر عربی و فارسی هم شاهکارهای بسیاری درباره عاشورا آفریده شده که گاه بر ادبیات سایر ملت ها تاثیری شگرف نهاده است. ترکیب بند محتشم کاشانی یکی از این شاهکارها است که مورد استقبال شاعران متعهد؛ از جمله سید مهدی بحر العلوم در ادبیات عربی قرار گرفته است. آنچه انجام این پژوهش را از منظر ادبیات تطبیقی ضروری می نماید، عمق عاطفه و نوع نگاه دو شاعر به موضوع عاشورا است که نشان از تاثیر این رویداد بر وجدان جمعی انسان ها دارد. این مقاله موضوعات و شخصیت های عاشورایی را از نگاه دو شاعر بررسی می کند و دیدگاه های مشترک و متفاوت آنان را با ذکر نمونه های شعری تبیین می نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهند که هر دو شاعر به موضوع عاشورا نگاهی مشترک دارند؛ ولی برخی تفاوت ها نیز با توجه به اختلاف فرهنگ و محیط جغرافیایی، موجب تفاوت در نوع نگاه دو شاعر در طرح موضوعات و تصویرپردازی ها شده است. شیوه پژوهش توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای است.
ملخص الجهاز:
شاعر با مبالغة زیبابی که انجام داده است، توانسته غم و اندوه بسیاری در جان مخاطب برانگیزد: چون خون ز حلق تشنة او بر زمین رسید جوش از زمین به ذروة عرش برین رسید (محتشم کاشانی، بیتا: 52) محتشم، از عطش دیگر شخصیتهایی عاشورایی سخنی به میان نمیآورد؛ مگر در یک بیت که به صورت کلی، ناله و فریاد کودکان و زنان را به تصویر میکشد که گریه و نالة آنان از شدت تشنگی به دورترین ستارگان میرسد: زان تشنگان هنوز به عیوق(1) میرسد فریاد الـعطـش ز بیـابان کربلا (همان: 51) اما بحرالعلوم تنها در یک بیت، به عطـش و تـشنگی طـفلی اشاره میکند که شیر مادرش خشـک شده و از شـدت عطـش بیقراری میکند: هل راحم یرحم الطفل الرضیع فقد جف الرضاع وما للطفل مصطبر (میرزا ابی طالب، 1265: 89) محتشم کاشانی در ترکیببند خود، ماجرای بستن راه بر امام حسین (ع) را، توسط سپاهیان یزید ذکر میکند و بحرالعلوم با به کار گرفتن مضامین محتشم، از گروهی میگوید که امام را به سوی خود دعوت کردند؛ اما آب را از ایشان دریغ کردند و امام را با لبی تشنه به شهادت رساندند.