خلاصة:
اندیشه ها و تاملات فلسفی خیام، تاثیری ژرف بر شعر و ادب معاصر عربی گذاشته اند. سایه پرسش های حیرت آلود او که از طریق ترجمه رباعیات به زبان عربی در جهان عرب نفوذ کرده، در جای جای آثار ادبی و در شعر بسیاری از شاعران معاصر عرب بوضوح مشاهده می گردد. سید قطب، ادیب، متفکر و شاعر نا م آشنای معاصر مصری، از جمله شاعرانی است که در آثار ادبی- نقدی خود از خیام و تاملات فلسفی او فراوان سخن گفته است و علاوه بر آن، در شعر نیز، از اندیشه های خیام عمیقا متاثر بوده است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی دیدگاه های سید قطب درباره خیام، شعر او را از منظر تاثیرپذیری از اندیشه های خیامی واکاوی نموده است. یافته های این پژوهش گویای آنند که سید قطب در یک مرحله از عمرش، دچار یک نوع سرگشتگی بوده است و اشعاری که او در این برهه زمانی سروده است، آمیخته به حیرت و به شدت متاثر از اندیشه های خیام است.
ملخص الجهاز:
شکایتهایش از زندگی نیز بیش از آن که دردآلود باشند، حسرتآمیزند؛ ولی به طور کلی، او نگرشی خوشبینانه به مرگ داشته و در شوق رفتن به سوی آن بوده است: بر شاخ امید اگر بری یافتمیتا چند ز تنگنای زندان وجود هم رشتة خویش را سری یافتمیای کاش سوی عدم دری یافتمی (خیام، 1384: 163) و باز چنین رویکردی خوشبینانه به مرگ را، در رباعی دیگر چنین بیان میکند: چون حاصل آدمی درین شورســـتانخرم دل آن که زین جهان زود برفت جز خوردن غصه نیست تا کندن جانو آسوده کسی که خود نیامد به جهان (همان: 153) پژواک مرگ نیز در شعر سید قطب شنیده میشود؛ مرگی که هر فکر و اندیشة رمیدهای را در اذهان جستجوگر بشری از میان ببرد: لقد أغمض الموت الرحیم جفوننا وهـدأ فی أفکارنا کــل نافـر (قطب، 1992: 127) ترجمه: مرگ مهربان، پلک چشمان ما را فرو انداخت (جان ما را گرفت) و هر (پرسش) ناسازگاری را که در زهن ما بود، آرام کرد (پاسخ داد).
در واقع میتوان گفت: «شالوده و موتیف اصلی رباعیات خیام، اندیشیدن به راز هستی و حیرت و پرسش در برابر آن است» (نظری و خسروی، 1390: 74)؛ از جمله اینکه در دو رباعی زیر، چنین میسراید: هر چند که روی و موی زیباست مرامعلوم نشد که در طربخانة دهــر چون لاله، رخ و چو سرو، بالاست مرانقاش ازل بهر چه آراســـت مرا؟ (خیام، 1384: 99) در دایرهای کامدن و رفتن ماستکس می نزند دمی در این معنی، راست او را نه بدایــت نه نهایـــت پیداســــتکاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست (همان: 112) سید قطب نیز شاعری اندیشهنگر در جهان هستی و رازهای پنهان آن است و پرسشگری او، ریشه در تفکر و تأمل وی در اسرار حیات داشته و هیچ پیوندی با مسائل سیاسی و اجتماعی زمان شاعر ندارد.