خلاصة:
رهبری به عنوان یکی از عوامل مهم و تاثیر گذار بر سازمان ها به طور گسترده ای مورد مطالعه و تحقیـق قـرار گرفته است . میزان موفقیت سازمان در نیل به مطلوبیت های مورد نظر، مقدار انگیزه و تلاش کارکنـان جهـت موفقیت سازمان ، گستره نفوذ سازمان در محیط تعاملی خود و البته اثربخشی رهبری ، وابسـته بـه نـوع و رفتـار رهبری می باشد. نظریه پردازان ، رویکردها و نظریه های رهبری متعددی را بیان کرده اند. در ایـن مقالـه ضـمن مرور موجز انواع رویکردها و نظریه هـای مختلـف رهبـری ، بـه معرفـی نظریـة جدیـد رهبـری تحـت عنـوان «جهانبینی رهبری» پرداخته شده است . در این راستا چهار نوع جهـان بینـی تنظیمـی ٣، اجتمـاعی ٤، شـبکه ای ، 5 کارآفرینی ٦ و ابعاد هشت گانه آنها (نوع رهبری ، نوع عقلانیت ، واکنش در برابر بحران ، تغییر، اصول اخلاقی ، الگوهای زمان ، خلاقیت ، فناوری ) مطالعه و معرفی شده است . چارچوب ارایه شـده در ایـن مقالـه ، مـی توانـد مبنایی برای مطالعه و تحقیق در خصـوص موضـوع خـود و نیـز چـارچوب آغـازینی بـرای مطالعـه و توسـعه جهان بینی رهبری اسلامی فراهم آورد. نتایج این مطالعه نشانگر آن است که رهبران سازمان برای ایفای نقش اثربخش خود، باید بتوانند مزایا و محدودیت های هر یک از جهان بینی های رهبری را بشناسند و با دیدی فراتر از هنجارهای موجود و با برخورداری از درکی عمیق نسبت به تحولات شرایط و اقتضائات محیطی و اوضاع داخلی سازمان ، جهان بینی متناسب با شرایط و مقتضیات را به درستی انتخاب و به کار گیرند. نهایتا بـه برخـی راه حل های مفید و عمل پذیر در شرایط کنونی برای توسعه جهان بینی رهبری در سازمان ها اشاره شده است .
ملخص الجهاز:
___________ ____________ __________ _____________ ____________ 1-Tracey & Hinkin 2- Avolio & Gardner 3- Toor & Ofori / ب) رویکردها و نظریه های نوین رهبری رهبری تحول آفرین رهبری تحول آفرین فرایند نفوذ آگاهانه در افراد یا گروه ها، برای ایجاد تغییر و تحول در وضعیت موجود و کارکردهای سازمان ، بالا بـردن و کـاربرد توانـایی و پتانسـیل پیروان در راستای اهداف و مأموریت سازمان متناسب با شرایط محیطـی ، ارزش هـا، خصیصـه هـای اخلاقـی ، وجـدان و انگیـزش کـاری اسـت (بـاس ، ١٩٩٧؛ بـاس و استیدلمیر، ١٩٩٩؛ هوی و میسکل ، ٢٠٠٠؛ کلوی ، بانگیر و هلیـوی ١، ٢٠٠٠؛ بـرک و کالینز، ٢٠٠١؛ لیبان و زالاف ، ٢٠٠٣؛ هامفرز و اینیسـتین ، ٢٠٠٣؛ ونـدرورف ، ٢٠٠٧؛ ایزنبیس و دیگران ، ٢٠٠٨)؛ علاوه بر این ، رهبر تحول گرا با تشویق رابطه بین علایق فردی و جمعی ، همکاران و پیروان را تحریک می کند که فراسوی منافع خودشان به منافع گروه و اهداف متعالی سازمان نیز توجه کنند (مندل و پروانی ، ٢٠٠٣؛ اسـتون ، راشل ؛ پاترسون ٢، ٢٠٠٤؛ جاودانی ، ١٣٨١).
در این تلاش ، رهبر راهبردی باید بتواند بین فرصت های محـیط ، مقاصـد رهبـری و منـابع سازمان (نظام ) تناسب برقرار کند و راهبرد را به عنوان مفصـل بـین دنیـای متحـول بیرونی و منابع داخلی سازمان ، به گونه ای توسعه دهد و به کار گیرد که بـه حصـول 1 مزیت رقابتی و تحقق مطلوبیت هـای راهبـردی سـازمان منجـر شـود (تـرک زاده ، ١٣٨٨)؛ بنابراین رهبری راهبردی در عمل ، تلاش ویژه ای است ، متشکل از تشخیص جهت گیری راهبردی ، ارتباط ، سازواری و مدیریت محیط تعاملی که به منظور نفـوذ در وضعیت حال و آینده سازمان و محیط صورت می گیرد تا از طریق تغییر الگـوی سازمانی وضعیت مورد نظر یا جهت دهی ، بتواند در تعامل با سایر شرایط و عوامـل ، آینده مطلوب نظر خود را بسازد.