خلاصة:
با تشکیل دولت صفویه در آغاز سده دهم هجری (907ق./ 1502م.) مناسبات جدیدی میان ایران با همسایگان خود در شرق و غرب کشور نظیر عثمانیان، اوزبکان و گورکانیان هند رقم زده شد که وجه غالب آن، درگیری های نظامی و کشمکش و ستیزه بود. در این میان، روابط صفویان با اوزبکان از همان آغاز رابطه ای نظامی پر از تنش و ستیزه جویی بود و جنگ هایی را بین طرفین شکل داد. دامنه منازعات و درگیری های دو دولت که با جنگ سرنوشت ساز مرو میان محمدخان (شیبک خان) اوزبک و شاه اسماعیل صفوی آغاز شد (916 ق)، در دوره های بعدی نیز ادامه یافت. این درگیری ها بیشتر بر سر ولایت خراسان بود که اوزبکان قصد تصرفش را داشتند و صفویان برای حفظ آن و تثبیت مرزهای شرقی، بارها به مقابله آنان شتافتند. در حاکمیت شاه صفی نیز مرزداران و سرداران اوزبک بارها خراسان را مورد تاخت و تاز قرار دادند. وی با تغییر سیاست مدارا و نرمش اولیه خود، در برابر اوزبکان موضع شدیدتری گرفت و سرداران او سرانجام توانستند اوزبکان را شکست داده و آنان را به برقراری مصالحه و رابطه ای مسالمت آمیز وادار کنند. در مقاله حاضر، زمینه ها و عوامل کشمکش و ستیزه های دیرینه صفویان و اوزبکان، منازعات این دو همسایه در دوره زمامداری شاه صفی به ویژه بر سر ایالت خراسان، عوامل درگیری ها و شرح تهاجمات مکرر اوزبکان و روند رابطه این دو قدرت با یکدیگر بررسی می شود. یافته این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر تفاوت دیدگاههای مذهبی و پیشینه دشمنی و نزاع دیرینه دو دولت، ایالت خراسان به سبب موقعیت راهبردی در شرق ایران، عامل عمده ای در شکل گیری درگیری های مکرر بین صفویه و اوزبکان در عهد شاه صفی بوده است.
Following the establishment of Safavid Government in 1502، Iran developed new relations with its Eastern and Western neighbors such as Ottoman، Uzbek and Gurkaniyan Governments. These relations were mostly based on military conflicts and clashes. Since the establishment of Safavid Reign، their relations with Uzbeks were full of tension and pugnacity، sparking many wars. The conflicts and clashes between the two states begun with the fateful war of Marv between Uzbeks led by Muhammad Khan (Sheybak Khan) and Shah Ismail in 1537 and continued in other courses of time. These clashes were mostly over Khorasan Wilayah (administration subdivision of the government) which was of strategic and economic importance; as a result، Uzbeks would attack to occupy it and the Safavids would go many times to repel them and secure the Eastern borders. During the reign of Shah Safi، Uzbek commanders and border guards invaded Khorasan and looted the cities and killed the citizens. As a result، Shah Safi made some changes to his adopted policy of flexibility and compromise and took a tougher stance against the Uzbeks and eventually defeated them thanks to his commanders and forced the Uzbeks to succumb to a peaceful relation. This paper while explaining the reasons and grounds for longtime clashes and conflicts between the Safavids and the Uzbeks provides a specific account for the clashes between the two neighboring states during the reign of Shah Safi (1659-1673) particularly over Khorsan Wilayah، constant invasions of Uzbeks and the relations between the two powers. The findings of the research show that in addition to different religious views and long history of hostility between the two states، Khorasan Wilayah stood as the major reason for sparking constant conflicts between the Safavids and the Uzbeks.
ملخص الجهاز:
يافته اين پژوهش نشان ميدهد که علاوه بر تفـاوت ديـدگاههاي مـذهبي و پيشينه دشمني و نزاع ديرينه دو دولت ، ايالت خراسان به سبب موقعيت راهبردي در شرق ايران، عامل عمـدهاي در شکل گيري درگيريهاي مکرر بين صفويه و اوزبکان در عهد شاه صفي بوده است .
درگيريهاي اوزبکان با صفويان نيز که از همان آغاز بـا رويـارويي دو حريـف قدرتمنـد؛ محمدخان شيباني (شيبک خان) با شاه اسماعيل يکم صفوي پديد آمد و در دورههاي بعـدي ـ به ويژه نبرد جام در زمان شاه طهماسب و نبرد رباط پريان در عهد شاه عبـاس ـادامـه يافـت ، بيشتر بر سر ولايت خراسان بود که از نظر سوقالجيشي و اقتصادي بـا اهميـت بـود و اوزبکـان قصد تصرف آن را داشتند و صفويان براي حفظ آن و تثبيت مرزهاي شرقي بارها به مقابله ايـن همسايه مهاجم رفتند.
معاهده صلح زهاب بين ايران و عثماني در دوره شاه صفي بر روابط صفويه و اوزبکـان چه تأثيري داشت ؟ فرضيه هاي پيشنهادي که بتوان بر مبناي آنها رونـد پـژوهش را ادامـه داد و پاسـخ هـاي مناسبي براي اين پرسش ها ارائه کرد، از اين قرار است : ١.
(ترکمان، ١٣١٧: ٢٥- ٢٣/ استرآبادي، ١٣٦٦: ٢٣٨- ٢٣٧) شکست سپاه اوزبک و شدت عمل نيروهاي صفويه در همان آغاز زمامداري شـاه صـفي، محاسبه خوانين ماوراءالنهر را از مناسب بودن اوضـاع ايـران بـراي حملـه و تهـاجم بـه نـواحي خراسان بر هم زد و از اقدامات نظامي ايران نگران کرد.