خلاصة:
پژوهش با هدف بررسی تاثیر تاب آوری بر کیفیت زندگی با واسطه گری تمایز یافتگی انجام شد. این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی در قالب الگو سازی معادله ساختاری است. جامعه آماری 242 نفر دانشجو (136 مرد و 106 زن) بودند که با استفاده از روش خوشهای تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. میانگین سنی آنان 45/22 سال ( انحراف معیار 9/4) بود. ابزارهای به کار برده شده برای سنجش متغیرهای پژوهش عبارت بودند از: مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، مقیاس تمایزیافتگی اسکورون (DSI) و مقیاس کوتاه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF). تحلیل داده ها با استفاده از الگو سازی معادله ساختاری (SEM)از طریق نرم افزارAMOS انجام شد. یافته ها نشان داد تاب آوری در کیفیت زندگی تاثیر می گذارد اما تمایز یافتگی تنها با ورود متغیر تاب آوری بر کیفیت زندگی اثر می گذارد.
ملخص الجهاز:
"عامل 2 : تعداد متغیرهای تجمع یافته ذیل عامل شماره (2) شش متغیر بود که با واریانس تبیین شده 1/16عبارتند از : - آزادی در بیان آرا و عقاید - انرژی و روحیه گرفتن از کار - لحظه شماری برای رفتن به سر کار - لذت بردن از کار - مهم بودن کار در زندگی - درک معنا و مفهوم کار از این رو مؤلفه مذکور عامل " احساس معنا در کار " نامیده شد.
عامل 6 : تعداد متغیرهای تجمع یافته ذیل عامل شماره(6) چهار متغیر بود که با واریانس تبیین شده 94/11 عبارتند از : - ادراک جنبه های غیرمادی در زندگی - تعالی نفس - داشتن ادراک کل نگر در سازمان - داشتن فراشناخت در زندگی کاری از این رو مؤلفه مذکور عامل " آگاهی متعالی " نامیده شد .
مؤلفه خودآگاهی برتر که اهمیت آن در بحث معنویت سازمانی در تحقیق سیدجوادین(1384) و همچنین در تحقیقات فرهنگی و رستگار(1385)، عابد جعفری (1386) تأیید شده است، بیان می دارد که برای ارتقای معنویت سازمانی، لازم است کارکنان سازمان خویشتن خویش را بشناسند به طوری که به یک خودشناسی برتر و والاتری دست پیدا کنند.
مؤلفه دوم احساس معنی در کار می باشد که اهمیت آن در بحث معنویت سازمانی در تحقیق سیدجوادین(1384)، عابد جعفری(1386)، میلیمن (2003) مورد تأیید واقع گردیده است، بیان می دارد که در سیستم سازمانی دانشگاه ضروری است کارکنان نسبت به کاری که انجام می دهند با آن ارتباط برقرار نموده و چیزی فراتر از خود کار از کار جستجو نمایند به عبارت دیگر به دنبال یک معنی در کار باشند."