خلاصة:
طنزهای سیاسی و اجتماعی در مطالعات تاریخ سیاسی و اجتمـاعی ، و بررسـی خردورزی و خردستیزی آبشخوری پرشور و خروش از عواطـف انسـان هـای ظریف و حساس است . این گونة ادبی ابزاری موثر برای تحول آفرینی و اصلاح کژی ها و ناراستی هاست . طنزهای اجتماعی و انتقادی را می توان در پیوند با امر عقلانیت و به نوعی جامعه پـذیری و مشـارکت در رونـد رو بـه رشـد حرکـت اجتماعی و مردم سالاری دانست . با بازشناسی طنز به منزلة گونة ادبی تاثیرگـذار در گفتمان انتقادی ، می توان گامی به تحلیل جامعه شناسـی ادبـی نزدیـک شـد. طنزنویسان با بهره گیری از شگردهای ادبـی انتقـادات پوشـیدة خـود را مطـرح می کنند و در مسئولان جامعه و مردم به خصـوص نخبگـان تـاثیر مـی گذارنـد. طنزهای سیاسی کیـومرث صـابری ، کـه از ١٣٦٣ در سـتون «دو کلمـه حـرف حساب » روزنامة اطلاعات چاپ می شد، نمونة برجسته ای از این گونه طنـز و از جهاتی درخور تامل است . در این مقاله ، چگونگی استفادة او از کنایـه در خلـق تصاویر طنزآمیز نشان داده شده است . کنایه در طنزهای نخستین صابری کم تـر است ؛ ولی با گذشت زمان ، به سـبک نگـارش صـابری تشـخص بخشـید و از عناصر شکل دهندة سبک شخصی او شد.
ملخص الجهاز:
"می تـوان ادعا کرد که کاربرد فراوان کنایه در آثار او چه آن جا که صرفا کنایة مـی آورد تـا مفهـومی را بهتر منتقل کند، چه آن جا که کنایه در خدمت خلق تصویر طنزآمیز اسـت ، ویژگـی مهـم و اساسی سبک اوست و می تواند یکی از دلایل محبوبیت طنز او در ١٣٦٣ تـا ١٣٧٧ باشـد و این را می توان نتیجة مردمی بودن طنز صابری دانست .
کنایه هایی که او بیش تر در دو کلمه حرف حساب به کار می گیرد نیز بر مدار واژة حرف می گردد، کنایاتی چون «حرف حساب زدن »، «گل گفتن »، «مخـالف خوانـدن »، «نطـق کسـی خشکیدن »، «زبان را گاز گرفتن »، «جواب دندان شکن »، «حرف به گوش کسی فـرونـرفتن »، «از خود حرف درآوردن »، «توپ و تشر زدن »، «زبان درازی کردن »، «زبان بسته »، «زبانش مـو درآورده »، «زبانم لال »، «حرف کشکی »، «حرف کتره ای »، «حرف های صد تـا یـک غـاز» در ذیل چند نمونه از این کنایات پرکاربرد با ذکر مثال نشان داده می شود: ١.
صابری تصاویر طنزآمیز برجسته ای به واسطة این کنایات خلق می کند، حتی این کنایـات بـه اندازه ای در «دو کلمه حرف حساب »ها تشخص می یابند که کشک ساب در کنار عصا، قلـم و عینک گل آقا و سماور شاغلام یکی از اشیای مهم آبدارخانه می شود.
صابری با کاربرد فراوان این کنایه ، وضعیت جامعه ای که دولت تـاب شنیدن انتقاد را ندارد به خوبی نشان می دهد: برادر گل آقا سلمه الله اگرچه حضرت عالی ما را ممنوع القلم کردی ، ولی ممنـوع السـؤال کـه نفرمودی ؟ علی هذا جسارتا عرض می شود که در تداوم روند کلی مبارزه بـا گرانـی ، گاهـا!"