خلاصة:
توانمندسازی کارکنان یکی از عوامل اصلی و اساسی در افزایش بهرهوری و در واقع ، پـیش نیـاز افـزایش بهرهوری است . در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط ابعاد توانمندسازی روانشـناختی کارکنـان بـا میـزان بهرهوری پرداخته شده است . این تحقیق بر اساس اهداف و ماهیت توصـیفی تحقیـق ، بـر مبنـای روش جمع آوری دادهها از نوع پیمایشی و به لحاظ روش تحلیل دادهها از نوع مطالعات همبستگی مـیباشـد. این پژوهش در دانشگاه یزد انجام شده و جامعه آماری تحقیق شـامل ؛ کارکنـان دانشـگاهیـزد (رسـمیو پیمانی) (٤٣٠ نفر) میباشند کـه بـا اسـتفاده از فرمـول نمونـه گیـری جامعـه محـدود کـوکران و روش نمونه گیری طبقه بندی شده، ١١٠ نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری دادههـا دو پرسشنامه بوده است ، یک پرسشنامه ی استاندارد توانمندسازی روانشناختی کارکنان اسپریتزر و دیگـری پرسشنامه ی عملکرد پاترسون در ارتباط با سنجش بهرهوری نیروی انسانی که پس از اطمینان از روایـی و پایایی آنها مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور تحلیل دادهها از نرمافزار ١٦.SPSS از روشهای آماری همبستگی کندال استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد کـه بـین توانمندسـازی روانشـناختی و ابعـاد آن (احساس شایستگی، معنیدار بودن، موثر بودن) با بهرهوری فردی کارکنان، همبستگی مثبـت و ناقصـی وجود دارد و بین احساس اعتماد با بهرهوری، همبستگی معکوس و ناقصی وجود دارد.
ملخص الجهاز:
همچنین شرط لازم برای تحقق اهداف هر سازمانی، وجود نیروی انسانی ویژه و کارکنانی است که علاوه بر داشتن تواناییها و مهارتهای خاص، نسبت به شغل و سازمان خود تعهد داشته باشند و از انجام وظایف خود احساس رضایت کنند، بنابراین مدیران سازمان با کمک گرفتن از توانمندسازی نیروی انسانی، باعث میشوند که توان و انگیزهی آنها بالاتر رود و منجر به تولید بیشتر و کیفیتر شود و این مسیر، هم سازمان، کارکنان و هم مشتریان و در کل ، جامعه و کشور را بهرهور و راضی میکند (نریموسایی، ١٣٩١: ٤).
برای رفع این مشکلات (وان،١ ٢٠٠٥) و چالش های پیش روی منابع انسانی از قبیل ؛ جهانی شدن، کمبود نیروی کار متعهد و ماهر، هرم تصمیم گیر، عدم شناخت نیاز کارکنان، نبود برنامه مناسب ، نبود شایسته سالاری، تبعیض ، بهرهوری ناکافی منابع انسانی، نبود انگیزه کافی، عدم مشارکت کارکنان و ترک همکاری کارکنان با سابقه ی سازمان (هاشمی و پورامین زاد، ١٣٩٠: ٤) و فراهم آوردن وضعیتی به منظور حداکثر بهرهوری سازمان از دانایی، مهارت، تجربه و استعدادهای افراد، بحث جدیدی با عنوان توانمندسازی مطرح که به سرعت به مهم ترین و نویدبخش ترین موضوع حوزهی مدیریت منابع انسانی تبدیل شد (وان، ٢٠٠٥).
هاردی و لیبائوسولیون (١٩٩٨) میگویند؛ «در ادبیات مدیریت ، سابقه ی استفاده از اصطلاح توانمندسازی به دموکراسی صنعتی و دخیل کردن کارکنان در تصمیم گیری سازمانی، تحت عناوین تیم سازی، 1 - Chang et al 2 -Stewart et al 3- Sagie & Koslowsky 4 -Vaten & Kameron 5 -Bowen& Lawler 6 -Conger & Kanungo 7 -Thomas & Velthouse 8 -Speritzer 9 -Shelton 10- allameh et al مدیریت مشارکتی و مدیریت کیفیت فراگیر برمیگردد.