خلاصة:
بحث و بررسی در زمینه متعلق تجربه عرفانی، برخورداری از واقعیت یا عدم
آن، ازجمله مباحث مهم فلسفی در دین بوده است. درصورت اثبات واقعیت متعلق
تجربه عرفانی میتوان سخن از ویژگیها و صفات آن بهمیان آورد. این موضوع
بهویژه از قرن 91 بهاینسو در مغرب زمین مورد توجه فیلسوفان دین قرار گرفت. مسئله
وجود « اصلی در این زمینه اثبات امر متعالی و بهتعبیر متکلمان در حوزه ادیان ابراهیمی
است. درصورت اثبات ذات و واقعیتداری در تجربه عرفانی سخن از وجود » خداوند
خداوند و اثبات آن بهمیان می آید. درصورت عدم اثبات متعلق تجربه عرفانی و یا
اثبات واقعیتناداری آن، اثبات وجود باری از راه این استدلال منتفی است.
نظریهپردازان در این زمینه در یک نگاه کلی به دو دسته ذاتگرایان و ساختارگرایان
قابل تفکیک هستند. دسته اول به عینیت تجربه عرفانی قائلاند، درحالیکه گروه دوم
عینیت متعلق تجربه عرفانی را منکر هستند. در این نوشتار با طرح موضوع متعلق تجربه
عرفانی به نقد مهمترین نظریههای فلسفی در مغربزمین و سپس با طرح نظریه علامه
طباطبایی و ذکر مبانی فلسفی وی تا انجام، کاری تطبیقی در این زمینه را انجام
داده ایم.
ملخص الجهاز:
زبان عرفان از منظر ذات گرایان و ساختارگرایان با نظر به دیدگاه علامه طباطبایی * علی فلاح رفیع بحث و بررسی در زمینۀ متعلق تجربۀ عرفانی، برخورداری از واقعیت یا عدم آن ، ازجمله مباحث مهم فلسفی در دین بوده است .
(296 به نظر میرسد اشکال های استیس برای نظریۀ مذکور وارد نیست ؛ زیرا این نظریه تنها نوعی مشابهت بین انتقال رنگ به نابینا و تجربۀ عرفانی به غیرعارف را بیان میکند و از برقرارکردن مطابقت دقیق بین آن ها سخنی نمیگوید.
براساس این نظریه ذات خداوند، مفهوم ناپذیر است ، ازاین رو اوصاف منسوب به خداوند استعاری است ، استعاره نیز در جایی مطرح میشود که سه امر مشبه ، مشبه به و وجه شبه یا جامع وجود داشته باشد، بنابراین تا وجه شبه برای ما مفهوم نباشد، و آن را در مشبه و مشبه به نشناسیم ، نمیتوانیم از وجود وجه شبه در مشبه سخن بگوییم .
پرسش مهم این است که ، چرا عارفان تجربۀ خود را بیان ناپذیر توصیف میکنند؟ به نظر استیس ، این امر ناشی از آن است که آنان ، پس از حالت تجربه تلاش میکنند به زبان حقیقی و منطقی سخن بگویند؛ چرا که آن ها نیز درزمرة انسان هایی هستند که در عالم منطق به سر میبرند، و به زبان حقیقی سخن میگویند.
معنای این سخن که تجربه ها چنین اند این است که هیچ ادعای معقول و مفهومی برای گزارش های عرفانی ممکن نیست )٥٩ :١٩٧٨,Katz(.