خلاصة:
سرایت جنایت از موضوعاتی است که در بحث قتل مطرح میشود. در اینجا مسئله این است که سرایت، اگر فرجامش مرگ مجنیعلیه باشد، چه حکمی خواهد داشت؟ در جایی که جانی قصد قتل داشته یا جنایتش غالبا سرایتکننده به نفس است، مشکلی وجود ندارد و قتل عمدی است، لکن چالش هنگامی رخ میدهد که نه قصد قتل وجود دارد و نه جنایت غالبا سرایتکننده به نفس است. این موضوع هم در فقه و هم در حقوق امکان بررسی دارد. فقها در این مورد به دو دستۀ مشهور و غیرمشهور تقسیم میشوند. مشهور بر پایۀ ادلهای چون اجماع، بهرهگیری از قاعدۀ ضمان اثر جنایت غیرمأذون، اینکه سرایت ذاتا کشنده است و سایر قواعد فقهی، حکم به قتل عمدی دادهاند. در حالیکه غیرمشهور با استناد به روایت، عمومات راجع به قتل عمد، بحث قتل عمدی را منتفی و بر قتل شبهعمدی تأکید کردهاند. بررسی ادلۀ هر دو طرف آشکار میکند که دیدگاه غیرمشهور (شبهعمدی تلقی کردن این نوع قتل) با عمومات قتل عمد سازگاری بیشتری دارد. بررسی حقوقی مسئله نیز مشخص میکند که معیارهای حقوقی بر دیدگاه غیرمشهور منطبق است، زیرا نظامهای حقوقی مختلف (فرانسه، انگلیس و ایران ) تنها تا اندازهای از توجه به قصد صریح منصرف شدهاند که بتوان با توجه به رفتار مرتکب که نوعا، و در برخی نظامها، قطعا کشنده است، قصد را احراز کرد.
Infect caused by crimes is one of subject that has been discussed in murder. In here، the main question is that whether Infection caused by an intentional crime، if the victim is dies، what will be the verdict? It is obvious that If convicted has intention of murder or crime that often spread to death، murder is attained. But the problem is where there is no intent to murder and felony often cannot be passed to life. this problem has been mentioned in criminal law and jurisprudence. In these discussion jurists are divided into two categories: The famous and the non- famous. The famous as evidence-based consensus، taking advantage of the principle of liability for effect of crimes without right، taking advantage of the other legal rules، have ordered the murder. While the non- famous، referring to version and public rules about murder، deny murder and pressed on semi-intentional murder. Review of reasons of them reveals that the non-famous judgment (taken semi- murder) is more compatible whit General rules of murder. Review of law makes clear that، legal measures is compatible whit The non-famous judgment، because different law systems (France، England and Iran) only by where delete obvious intention that the actions of perpetuer was been murderer in the most of cases and in some law system certainly murderer
ملخص الجهاز:
"به عبارت دیگر هدف از این پژوهش ، پاسخگویی به این پرسش بـوده کـه سـرایت جنایـت عمدی به نفس ، با توجه به منابع فقهی و از دید فقهـا و نیـز اصـول حقـوقی چـه حکمـی خواهد داشت ؟ مثلا اگر فردی به طور عمد عضو دیگری را قطع کنـد، سـپس ایـن جنایـت سرایت کند و به مرگ مجنیعلیه منجر شود، آیا قتل حادث شده عمدی یا غیرعمـد اسـت ؟ واضح است که بررسی و تعیین حکم در این مورد بسیار مهم و ضـروری اسـت ، چـرا کـه میتواند با حیات یک انسان در ارتباط باشد.
- مادة ٢٩٦ که به طور خاص به بحث سرایت میپردازد و در آن بیـان مـیشـود: «اگـر کسی عمدا جنایتی را بر عضو فردی وارد سازد و او به سبب سـرایت جنایـت فـوت کنـد، چنانچه جنایت واقع شده مشمول تعریـف جنایـات عمـدی باشـد، قتـل عمـدی محسـوب میشود، در غیر این صورت قتل شبه عمدی است و مرتکب عـلاوه بـر قصـاص عضـو بـه پرداخت دیۀ نفس نیز محکوم میشود».
از سوی دیگر به این دلیل که شبه عمدی انگاشتن ایـن قتـل بـا عمومـات قتـل عمـدی سازگاری بیشتری دارد (زیرا از نظر فقها و نیز حقوق دانان ، قتل هنگامی عمدی است که یـا قصد قتل وجود داشته باشد یا رفتار غالبا کشنده باشد) در قتـل ناشـی از سـرایت جنایـات عمدی، اگر نه قصد قتل وجود داشته باشد و نه جنایت غالبا سرایت کننده باشـد، حکـم بـه قتل عمدی خلاف قاعده خواهد بود."