خلاصة:
سازمان رسانه ای به عنوان مسیری برای ایجاد ارتباط، می تواند علاوه بر تأمین نیاز روحی انسان، یک بنگاه اقتصادی تلقی شود و به تولید محصولات اقدام کند. محصولاتی که بخشی از آن در عرضه مستقیم به افکار عمومی نمایان می شود و بخشی دیگر در تعاملات و روابط قدرت در جامعه به عنوان «دارایی در گردش» عرضه می گردد. از سوی دیگر رسانه به عنوان یک مؤسسه فرهنگی و اجتماعی برای تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطبان، ناگزیر به ربودن گوی سبقت از دیگر فعالان عرصه فرهنگ و اجتماع است و برای تحکیم نقش خود به عنوان «پل ارتباطی میان حاکمیت و افکار عمومی» باید بتواند بیش از سازمان ها و نهادهای اجتماعی دیگر حاضر و ناظر باشد. آگاهی از ماهیت پژوهش اقتصادی و چگونگی پیدایش و تکامل اصول اقتصاد و پیشرفت سرمایه داری بازار برای درک شرایط اقتصادی حاکم بر رسانه ها اجتناب ناپذیر است. در این مقاله سعی بر آن داریم تا ابتدا مقدمه ای بر مفاهیمی که برای درک اقتصاد رسانه ها نقش اساسی دارد، اعم از علم اقتصاد و کاربرد آن در یک سازمان رسانه ای به منظور برآورده نمودن نیازها و خواسته های گروه های رسانه ای را بیان نموده، سپس با ادغام مفاهیم رسانه و اقتصاد به مسائلی هم چون چگونگی انتخاب رسانه ها از سوی مخاطبان و آگهی دهندگان و... به کمک عوامل اقتصادی که انتخاب آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد و هم چنین عواملی که مدیران رسانه ای باید در تصمیم گیری خود در یک بازار رقابتی در خصوص تولید محصولات رسانه ای به آن ها توجه نمایند، خواهیم پرداخت.