خلاصة:
این پژوهش به بررسی تاثیر عوامل مختلف خانوادگی و گروه همسـالان بـر خشـونت دانـش - آموزان پرداخته است که در آن از تئوریهای مختلف روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسـی اسـتفاده شده است . پژوهش به صورت پیمایشی و به کمک ابزار پرسشنامه ، روی ٦٢٥ نفـر از دانـش آمـوزان دبیرستان های پسرانه شهر تهران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و سیستماتیک اجرا شـده است . نتایج یافته های تحقیق نشان داده است که متغیرهای بدرفتاری والدین با فرزندان ، تضاد والـدین با یکدیگر، عدم نظارت والدین بر رفتار فرزندان ، عدم دلبستگی والدین به فرزندان ، پایین بودن پایگـاه اقتصادی- اجتماعی والدین و داشتن دوستان بزهکـار بـا خشـونت دانـش آمـوزان رابطـه مسـتقیم و معناداری داشته اند. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داده اسـت کـه متغیرهـای میـزان بـدرفتاری والدین با فرزندان ، داشتن همسالان بزهکار، عدم نظارت والـدین بـر فرزنـدان و پـایین بـودن پایگـاه اقتصادی- اجتماعی والدین بر خشونت دانش آموزان تاثیر مثبتی داشته اند که قـویتـرین پـیش بینـی- کننده ، متغیر داشتن دوستان بزهکار با ضریب بتای ٠.٤٧٥ و ضـعیف تـرین آنهـا پـایین بـودن پایگـاه اقتصادی- اجتماعی والدین با ضریب بتای ٠.٠٩٣ بوده است . همچنین ، نتایج تحلیل مسیر نشـان داده است که متغیرهای میزان بدرفتاری والدین با فرزندان ، داشتن همسالان بزهکار و عدم نظارت والدین بر فرزندان به صورت مستقیم ، تاثیر مثبت و معنـیداری بـر افـزایش خشـونت جوانـان دانـش آمـوز داشته است . متغیرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین و عدم دلبستگی به والدین نیز به صورت غیر مستقیم از طریق متغیرهای میانی بر خشونت جوانان موثر بوده است .
ملخص الجهاز:
"نظارت والدین بر رفتار فرزندان با ارتکاب خشونت آنها رابطۀ معکوس و معنیداری داشته اسـت و این نتیجه با دیدگاه نظریه پردازان نظریه های کنترل اجتماعی از جمله هیرشی و نی و نیز یافتـه هـای شری اورت و جیمز پریک (١٩٩٥)، لاوید، هبرت و ترم لـی (٢٠٠٢)، سـوزان فیجـیلمن ، هـووارد و کراس (٢٠٠٠)، جرالد پترسون (٢٠٠١) و نتیجـۀ تحقیـق جمـال رئیسـی (١٣٨٢) کـه در آن نظـارت خانوادگی با ناهنجاریهای رفتاری جوانان همبستگی معکوس و معناداری داشـته اسـت ، مطابقـت و همخوانی دارد.
همچنین ، داشتن گروه همسالان بزهکار و ارتباط با آنها با ارتکاب خشـونت جوانـان دانـش آمـوز همبستگی مستقیم و معنیداری داشته است و این نتیجه با دیدگاه نظریه پردازان یـادگیری اجتمـاعی و نظریۀ دلبستگی عاطفی بولبی، یافته های تحقیقات شری اورت و جیمز پریک (١٩٩٥)، یافته های برنت بندا و رابرت فلین کوروین (٢٠٠٢)، وانگی فوشی، فلیچر لیندر و جیمز مک دوگال (٢٠٠٠)، پـژوهش کریستین وکرل و دیوید ولفی (١٩٩٩)، یافته های لاوید، هبرت و ترم لی (٢٠٠٢)، سـوزان فیجـیلمن ، هووارد و کراس (٢٠٠٠)، یافته های رابرت سامپسـون و دبلیـو بـایرون گـرووز (١٩٨٩)، محمدرضـا مشکانی و زهرا سادات مشکانی (١٣٨١) و نتیجۀ تحقیق جمال رئیسی (١٣٨٢) کـه نشـان داده اسـت میزان ناهنجاری رفتاری دوستان با ناهنجاری رفتاری جوانان رابطۀ مستقیم و معنیداری داشته اسـت ، مطابقت دارد."