خلاصة:
در جریان تاریخ تمدن اسلامی، یک سویه نگری فکری و میل به همسازگری اعتقادی، همزمان با پیدایش تفکر آزاد و رشد علوم عقلی شروع به شکل گیری کرد و حتی حاکمان و نحله های فکری خردگرا نیز از این جزم اندیشی به طور کامل رها نبودند و در صورت لزوم به سرکوبی مخالفان فکری و اعتقادی می پرداختند. اما برخورد جدی با تکثرگرایی اعتقادی، فکری، توسط خلیفه متوکل عباسی آغاز شد این روند در ایران به وسیله محمود غزنوی و پس از دوران عقل گرایی آل بویه ، با حذف فکری دگراندیشان ـ عمدتا شیعه مذهب ـ دنبال گردید و در عصر سلاجقه و با تلاش های نهادمند خواجه نظام الملک به اوج رسید. وی با تاسیس مدارس نظامیه نبردی بنیادین را با تکثرگرایی در حوزه اندیشه و مذهب آغاز کرد و با تکیه بر قدرت نظریه پردازی فقهایی چون ابوحامد غزالی به نتایجی تعیین کننده در تقابل با خردگرایی دست یافت
ملخص الجهاز:
"بررسی نقش خواجه نظام الملک و مدارس نظامیه در همسازگری فکری، مذهبی در ایران دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی استاد گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامیواحد علوم و تحقیقات تهران تهران ،ایران فـرزاد بیگی دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه آزاد اسلامیواحد علوم و تحقیقات تهران تهران ، ایران چکیده در جریان تاریخ تمدن اسلامی، یک سویه نگری فکری و میل به همسازگری اعتقادی، همزمان با پیدایش تفکر آزاد و رشد علوم عقلی شروع به شکل گیری کرد و حتی حاکمان و نحله های فکری خردگرا نیز از این جزم اندیشی به طور کامل رها نبودند و در صورت لزوم به سرکوبی مخالفان فکری و اعتقادی می پرداختند.
اما برخورد جدی با تکثرگرایی اعتقادی، فکری، توسط خلیفه متوکل عباسی آغاز شد این روند در ایران به وسیله محمود غزنوی و پس از دوران عقل گرایی آل بویه ، با حذف فکری دگراندیشان ـ عمدتا شیعه مذهب ـ دنبال گردید و در عصر سلاجقه و با تلاش های نهادمند خواجه نظام الملک به اوج رسید.
باید اذعان کرد اگر چه حمایت جریان حاکم از اهل اعتزال و سخت گیری نسبت به اهل حدیث ؛ در آغاز باعث رشد و گسترش عقاید معتزله و کامیابی خردگرایان گردید؛ اما وابستگی افراطی این نحله فکری به قدرت حاکم سبب شد که اولا با از بین رفتن پشتیبانی دولتی، انحطاط خردگرایی هم آغاز شود و به سخن دیگر حیات این جریان فرهنگی به حمایت حاکمیت وابسته باشد و ثانیا سرکوبی اهل سنت و حدیث توسط جریان حاکم باعث شد تا عوام و توده مسلمانان ـ که به هر حال اکثریت جامعه را تشکیل می دادند و بیشتر از آن که مخاطب جریان سرکوب گر باشند مخاطب جریان سرکوب شده بودند ـ جانب پیشوایان تحت فشار خود را گرفته ، همین همدلی سبب گردید که نزد عوام ، مأمون ؛ ملحد، زندیق و امیرالکافرین نامیده شود."