خلاصة:
این پژوهش با هدف بررسی کفایت روانسنجی مقیاس باورهای محدودکننده همسر بر روی دانشجویان انجام گرفته است. 200 دانشجوی (118 دختر و 82 پسر) دانشگاه شهید چمران به صورت نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای از بین کلیه دانشجویان موجود در این دانشگاه برگزیده شدند و به مقیاس باورهای محدودکننده انتخاب همسر پاسخ دادند. تحلیل عاملی (تحلیل مولفههای اصلی) بر حسب چرخش متعامد (واریماکس) شش عامل را به دست داد. براساس یافتههای به دست آمده ضرایب آلفای کرونباخ کل مقیاس 60/0 و عاملهای یکم تا ششم 37/0 تا 78/0 قابل قبولاند و بین نمره کل و عاملهای استخراج شده (به جز عامل پنجم) 06/0 تا 70/0 روایی همگرا دیده میشود. به علاوه، مشاهده شد که بین دانشجویان دختر و پسر فقط در عاملهای همخوابی و اطمینان خاطر و نه در کل مقیاس و عاملهای دیگر تفاوت معنادار دیده میشود.
The purpose of this research was to examine the psychometric properties of Constraining Beliefs about Mate Selection scale. 200 (118 female and 82 male) students of ShahidChamranUniversity were selected by randomly multi-stage cluster sampling method and completed 32-item CBMSS. A factor analysis of CBMSS, using the Principal Components Analysis (varimax rotation) resulted in six factors that consisted of 44.14% of variance. Cronbach's alpha reliability coefficients (internal consistency) were satisfactory for the whole scale and for the first to six factors, the extracted factors (except the fifth factor) and the total score showed convergent validity. In addition, there were significant differences between the mean scores of male and female students on the first and third factors, but no significant difference was found between the total the scale and other factors.
ملخص الجهاز:
باورهای محدودکننده در انتخاب همسر به عنوان باورهای شخصی تعریف میشوند که ممکن - Larson, & Olson - Lederer, & Jackson - courtship - mate selection - Crosby - constraining beliefs - Cobb, & Watson - Baggaqrozzi, & Rauen است 1- انتخابهای فرد را در رابطه با چه کسی و چه موقع ازدواج میکند محدود نماید.
مثلا، افرادی که معتقدند، ;باید کلا قبل از - Holman - McGinnis - romantic - one and only - Lazarus اینکه ازدواج کنیم کامل باشیم;، ممکن است به قدری احساس بیکفایتی و یأس در مورد ضعفهایشان کنند که آنها را از پیگیری سازنده برای یک همسر باز دارد.
حال این سؤال به ذهن متبادر میشود که چرا این عامل بیش از عاملهای دیگر واریانس (%14/9) نگرش نسبت به انتخاب همسر در جامعهی ایرانی را تبیین میکند؟ آیا نگرشهای نسل کنونی نسبت به نسل چند دههی قبل ایران برای انتخاب همسر تغییر یافته است؟ آیا صرف با هم بودن دو شریک (دختر و پسر) تضمینکننده یک ازدواج مطلوب و خوشحال خواهد شد؟ به نظر میرسد در جوامع دیگر و به ویژه در جامعهی کنونی ایران دخترها و پسرهایی که در قبل از ازدواج رابطه همخوابی (هم بستری) داشته و دارند بیشتر احتمال دارد که بعد از زندگی مشترک از بودن با یکدیگر و زندگی خویش ناراضی باشند و حتی احتمال جدایی و طلاق در این افراد بیشتر است (لارسون، 2001؛ وایت و کالاگر، 2000).