خلاصة:
در این مقاله بخش عمده قصههای کوتاه صوفیانه، با محوریت کرامات عارفان، مورد بحث قرار گرفته، بین سندیت تاریخی قصهها با جنبههای داستانی آنها ارتباطی براساس رویکردهای نوین به تاریخ و روایت برقرار میشود، آنگاه رویدادهای غیرعادی کرامت در فضای روایت به نقد کشیده شده، ساختمان این نوع داستانها از نظر عناصر طرح، راوی، شخصیت، زاویه دید و... مورد بررسی قرار میگیرد و در نهایت تناقضهای بیانی عرفا از منظر زبانی به تفصیل تحلیل میشود.
In this article a large proportion of mystical anecdotes pivoting on the miraculous deeds of Gnostics are discussed. Applying modern approaches to history and narrative establishes that historical authenticity of these tales has some association with certain narrative aspects of the tales. Miraculous acts within the atmosphere of the story is then criticized. The structure of stories of this genre is analyzed in terms of plot, narrator, character, point of view, and other aspects. Finally verbal paradoxes used by Gnostics are examined in great detail.
ملخص الجهاز:
بنابراین بی آن که به علل و انگیزههای وجود کرامت ها و خرق عـادت بپـردازیم و تطبیق آنها را با علم و واقعیت های عینی بسنجیم ، ناچار هسـتیم بـدین سـؤال اساسـی جواب دهیم که آیا متون داستانی صوفیانه از چنین شگردهای روایی برخوردار اسـت یـا نه ؟ این که «ماری شاخه نرگسی به دست گرفته و با آن مگسی را از صـورت صـاحب کرامت دورکند»٥ یا «عارفی بر روی آب راه برود»٦، «پیری با دست ، آهن تفتـه از کـوره برگیرد»٧ و «اهل کرامتی طی الارض کرده و در یک چشم به هم زدن از این سوی گیتی به سوی دیگر رود»٨ چگونه قابل پذیرش خواهـد بـود؟ و اگـر کسـی بـه تجربـه ای ایـن چنینی نزدیک نباشد و همه چیز را براساس قوانین علت و معلولی فیزیکـی نگـاه کنـد و پایه قضاوتهای خود را بر استدلالهای منطقی و واقع گرایانه بنا گذارد، چگونه می توانـد با قصه های کرامت هم ذاتپنداری کنـد و رویدادهـای عجیـب و هنجـارگریزی از ایـن دست را بپذیرد و نشر چنین متونی را نوعی ترویج موهومات و خرافه پرسـتی ندانـد؟ آیـا قصه های کرامت واجد ملزومات یک داستان ساختاری و مستحکم هسـت کـه رفتارهـای خارقالعاده را در چرخۀ کنش ها، گفت وگوها و توصیف ها، باورپذیر نماید، همان طور کـه داستانهای علمی و تخیلی و سینمایی امروز، شگفت انگیزترین حوادث غیرقابل باور را با شگردهای دراماتیک چنان چفت و بست می دهد که بـه قـول معـروف «مـو لای درزش نمی رود» و هر مخاطب هنرشناسی را تسلیم واقعیت خیالیش می کند؟ شگردهای روایی در قصه های کرامت به نظر بوریس آسپنسکی ، شکل گرای بزرگ روس «داستان هم ماننـد دیگـر آثـار هنری به وسیله چارچوب روایت از دنیای واقعی جدا می شود.