خلاصة:
در جریان افزایش معرفت دینی مردم ، میتوان از روش ها و شیوه های نظری و عملی متفاوتی استفاده نمود. جهت دست یابی سبک معیار در این امر، این پژوهش در نظر دارد تا روش های حضرت علی (ع ) را در نهج البلاغه بررسی نماید. از این رو، مساله این پژوهش بررسی روش های نظری امام علی (ع ) در افزایش معرفت دینی است . روش بررسی این مساله ، توصیفی –تحلیلی است و با رویکرد ناظر به متن شکل گرفته است . یافته های پژوهش در سبک شناسی شیوه های نظری حضرت نیز، حاکی از آن است که این شیوه ها، اعم از شیوه های نظری مرسوم در علم منطق و شیوه های غیرمرسوم در آن است . حضرت در شیوه های منطقی از انواع استدلال استقرائی، تمثیلی و قیاسی استفاده نموده و در روش های جزئی تر، از انواع براهین ، جدل و خطابه و شعر، در نسبت با مخاطبان خاص و عام ، مدد جسته اند و در روش های غیرمرسوم ، از ایجاد نگرش صحیح ، بیان کاربردی آموزه های دینی و معرفی الگوهای مناسب استفاده نموده و به آموزش مفاهیم دینی پرداخته اند. بدین سان ، تنوع تکنیک ، تابعی از تنوع مخاطب و زمینه های مختلف مکانی و زمانی است . به دیگر سخن ، با بررسی شیوه های نظری امام ، مشخص میگردد که مولفه هایی نظیر تنوع تکنیک ، مخاطب شناسی، التزام به حقیقت و توجه به زمینه پیام ؛ سبک و متدولوژی نظری آن حضرت را در افزایش معرفت دینی مردم شکل میدهند.
ملخص الجهاز:
"بدین سان ، پرسش های اصلی این تحقیق عبارت اند از این که : آیا امام علیه السلام از روش های نظری مرسوم در علم منطق جهت افزایش معرفت دینی مردم استفاده نموده است ؟ موارد آن چیست ؟ و آیا علاوه بر شیوه های نظری مرسوم ، شیوه های دیگری را نیز، به کار برده است ؟ در صورت استفاده ، آن شیوه های دیگر کدامند؟ و در پی این دو پرسش ، مشخص شود که سبک حضرت و نهج البلاغه به طورکلی در روش های نظری چیست ؟ و در این سبک ، چه موارد و ویژگیهایی برای روش های تبلیغی امروزی قابل بهره برداری است ؟ اهمیت یافتن پاسخ این پرسش ها نیز، آن گاه فهمیده می شود که مواردی نظیر تک روشی و بعضا به کارگیری روش های نامناسب ، عدم مخاطب شناسی و آسیب های دیگر در حوزه ی تبلیغ و ترویج معارف دینی، مورد آسیب شناسی و نقد قرار گیرند.
٣. روش های نظری امام علی (ع ) در ابتدا باید خاطر نشان سازیم که اصطلاح معرفت دینی در این پژوهش ، به معنای عام کلمه مورد نظر است که شامل آموزه های دینی در عرصه های مختلف اعتقادی، اخلاقی و احکامی است و در جایی که معرفت دینی به معنای خاصی مورد نظر باشد، اشاره خواهد شد؛ اما در باب روش های نظری آن حضرت ، میتوان آن ها را در یک تقسیم اولیه ، به دو قسم اساسی تقسیم نمود: روش هایی که در علم منطق و کتب منطقی مرسوم و مندرج است مانند قیاس ، استقراء و تمثیل و روش هایی که ما در این جا غیر مرسوم در منطق مینامیم ، مانند ایجاد نگرش صحیح ، بیان کاربردی آموزه های دینی و معرفی الگوهای مناسب ."