خلاصة:
عده ای از فقیهان در تعریفی که از بغی ارائه داده اند،آن را شامل خروج امام معصوم می دانند و می گویند:« هرکس برعلیه امام معصوم خروج کند باغی است و جنگ با او واجب است. باید با او جنگید تا به اطاعت امام معصوم برگردد یا همانند کفار کشته شود.» ماده 287 قانون مجازات اسلامی سال 1392 در کتاب حدود گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران ،قیام کند باغی محسوب و در صورت استفاده از سلاح ،اعضای آن به اعدام محکوم می شوند. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع تالیف شده توسط محققان داخلی ، کتاب ها و مقالات، قوانین مدون داخلی و برخی از طرح های اجرا شده با هدف معرفی و شناسایی جرم بغی نگاشته که در آن عناصر تشکیل دهنده جرم بغی (قانونی،مادی و روانی) ،مطلق یا مقید بودن جرم بغی و امکان شروع به جرم در آن مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است . «بغی» جرمی است مطلق که حصول نتیجه در آن شرط نیست؛ زیرا حصول نتیجه در این جرم منجر به از بین رفتن حکومت و در نتیجه عدم امکان اجرای کیفر می باشد. رکن روانی در بزه بغی علاوه بر اراده ارتکاب فعل ، شامل سوء نیت عام وسوءنیت خاص می باشد واز نظر فقه امامیه و نظر فقها جرم بغی، اگرچه در غالب موارد به صورت گروهی واقع می شود، اما به صورت فردی هم امکان پذ یر است لیکن قانونگذار ما آن را صرفا به صورت گروهی قابل مجازات دانسته است
ملخص الجهاز:
"با توجه به تعاریف ارائه شده از سوی فقهای اسلام خصوصا شیعه این نتیجه بدست میآید که یکی از شرایط اساسی برای تحقق جرم بغی دارا بودن حاکم و رهبر جامعه اسلامی از صفت عدالت است و حاکمی که فاقد این وصف باشد چنانچه قیامی علیه او صورت گیرد بغی محسوب نمیشود .
بنابراین هرچند در قانون سابق اصولا شروع به جرم قابل مجازات نبود و مراجعه به منابع فقهی موید این نظر بود که اگر جرم در مرحله شروع به اجرا باشد ، میتوان از باب بازدارندگی و جلوگیری از عواقب احتمالی یکی از انواع تعزیرات را با درنظر گرفتن مصلحت اعمال نموده و قانونگذار نیز با استفاده از اصل 167 قانون اساسی این اجازه را داده است تاچنانچه عملی طبق منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر جرم و به تعبیر فقها «گناه» باشد را مورد مجازات واعمال حد یا تعزیر قرار دهیم،لیکن این امر با اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها در تقابل بود.
اهمیت این سوءنیت خاص در بزه بغی تا جایی است که اگر اشخاص علیه حاکم جامعه اسلامی قیام مسلحانه نمایند اما قصد آنها نه تغییر حاکمیت بلکه مواردی مانند اعمال فشار بر حکومت و حاکم جامعه اسلامی در جهت رسیدن به خواستههای منفی باشد یا بخواهند از این طریق با ایجاد بی نظمی در شهرها اموال مردمان را به غارت ببرند ، به لحاظ فقد سوءنیت خاص در بزه بغی، فاقد اجزاء لازم برای رکن معنوی بزه بغی میباشد و بر آنان عنوان «باغی» اطلاق نمیشود ، بلکه با توجه به عمل آنان و نتیجه حاصل از عمل آنان ممکن است از مصادیق جرایم دیگری مانند محاربه یا قطاع طریق یا جرایم سیاسی و غیره تلقی گردد."