خلاصة:
پرسش اساسی مقاله ی حاضراین است کـه چـرا در متـون تغزلـی یـا در متـون عارفانه ی بهره مند از نمادپردازی های ادب عاشقانه ، گاهی با مضامین مبتنی بر ترک ادب شرعی روبه روییم ؟منشاپیدایش این گونه مضامین چیست ؟و آیـا مـی تـوان چگونگی شکل گیری آن هارادر ذهن هنرمند توضیح داد؟ به ویژه در سـروده هـای تغزلی که توانش تفسیرو تاویل به مضامین عارفانه را نیز دارند گاهی با مضامینی روبه رومی شویم که درآن ها دلدار، جایگاهی فراانسانی و خداگونه یافته اسـت و در بدو امر می توانند خارج از دایره ی ادب شرعی ادراک ودریافت شوند. در این مقاله ، نخست به مفهوم «ترک ادب شرعی » پرداخته ایم و پـس از تعریـف آن ، بـا آوردن نمونه هایی از متون منظوم پارسی ، از نخستین شعرها گرفته تا متون معاصر، تقسیم بندی ده گانه ای از زمینه های شکل گیری آن ارائه شـده اسـت .از میـان ایـن زمینه های ده گانه ، «مضامین مدحی »،گسترده ترین زمینـه ی تـرک ادب شـرعی در سبک خراسانی و آذربایجانی است . در سبک عراقی ، که توامان از درون مایه هـای عاشقانه و عارفانه بهره می برد نیز، یکی از پرجلوه ترین فضاهای بـروز تـرک ادب شرعی ظاهری ، «مضامین تغزلی » است . در بخش اصلی این نگاشته ،بانگـاهی بـه سروده هایی از سعدی ،و نیز ابیاتی منسوب به قیس بن ملوح (مجنون عـامری )کـه سعدی در برخی مضامین احتمالا از او اثر پذیرفته اسـت ،ایـن مسـئله بررسـی و پیوند مضامینی که بنا به ظاهر ممکن است برخی حکم به خروج آن ها از دایـره ی ادب شرعی کنند با مقوله ی «خیال » تبیین شده ؛ همچنین منشاپیدایش و چگونگی شکل گیری این مضامین در ذهن هنرمند، با یاری گرفتن از توصیف خاص ابن عربی از «خیال » و عشق عارفانه توضیح داده شده است .
ملخص الجهاز:
"«خیال » و«ترک ادب شرعی »؛ تبیین پیوند مضامین مبتنی بر ترک ادب شرعی با مقوله ی خیال در متون تغزلی غلامرضا مستعلی پارسا* محمدامیر جلالی 1 دانشگاه علامه طباطبایی تهران چکیده پرسش اساسی مقاله ی حاضراین است کـه چـرا در متـون تغزلـی یـا در متـون عارفانه ی بهره مند از نمادپردازی های ادب عاشقانه ، گاهی با مضامین مبتنی بر ترک ادب شرعی روبه روییم ؟منشأپیدایش این گونه مضامین چیست ؟و آیـا مـی تـوان چگونگی شکل گیری آن هارادر ذهن هنرمند توضیح داد؟ به ویژه در سـروده هـای تغزلی که توانش تفسیرو تأویل به مضامین عارفانه را نیز دارند گاهی با مضامینی روبه رومی شویم که درآن ها دلدار، جایگاهی فراانسانی و خداگونه یافته اسـت و در بدو امر می توانند خارج از دایره ی ادب شرعی ادراک ودریافت شوند.
در این مقاله ، پس از بیان مقدمات و زمینه هـای ده گانـه ی شـکل گیـری تـرک ادب شرعی، به تفصیل ، درباره ی مضامین عاشقانه ی برخی از ابیات سعدی و قـیس بـن ملـوح (مجنون عامری ) که ممکن است از دید افرادی خـارج از دایـره ی ادب شـرعی باشـند، سخن میگوییم ، رابطه ی اشعار دو شاعر با یکدیگر و پیوند مضـامین آن هـا بـا مقولـه ی «خیال » را بررسی می کنیم و سرانجام ، مـی کوشـیم بـا یـاری گـرفتن از توصـیف خـاص ابن عربی از «خیال » و«عشق عارفانه »، چگونگی شکل گیـری ایـن مضـامین را در ذهـن هنرمند توضیح دهیم ."