خلاصة:
در اين تحقيق با توجه به گزارش بانك مركزي، در قالب يك سناريو، آثار كاهش 1/26 درصدي توليد بخش زراعت ناشي از خشكسالي سال 86 بر روي كاهش توليد ساير بخش ها، كاهش درآمد عوامل توليد و كاهش درآمد نهادها بررسي شده است. از آنجا كه الگوي متعارف ماتريس حسابداري اجتماعيSAM در رسيدن به هدف مذكور پاسخگو نيست، از الگوي اصلاح شده SAM عرضه محور از منظر بخش تقاضاكننده و بخش عرضه كننده استفاده شده است. نتايج بر مبناي ماتريس حسابداري اجتماعي سال 1385 نشان داد كه آثار و تبعات مستقيم و غير مستقيم كاهش 1/26 درصد توليد بخش زراعت از منظر تقاضا كننده منجر به كاهش 8/1 درصد ارزش افزوده كشور مي شود كه رقم متناظر از منظر عرضه كننده 9/2 درصد ارزش افزوده است و بنابراين مي توان گفت پيوندهاي پيشين بخش زراعت بيشتر از پيوندهاي پسين است.
In this study، according to the report of central bank، the effects of 26.1 reduction of production of farming sector - which is resulted the drought in 2007 - on the output of other sectors، decreasing of income of production factors and income of institutional were surveyed. The conventional SAM model is not appropriate for such analysis، therefore، a modified supply-side SAM which simultaneously takes into account demand-side and supply-side was used. The results according to the 2006 SAM show that from the demand-side، the impact of output reduction of 26.1 percent decreases 1.8 value added whereas decrease from supply-side is 2.9 percent of value added. These findings reveal that the forward linkage of farming sector is more important than its backward linkage.
ملخص الجهاز:
"مطالب و مشاهدات فوق یک سؤال اساسی را پیش روی نویسندگان مقاله قرار می دهد: آثار و تبعات اقتصادی و اجتماعی محدودیت طرف عرضه تولید زیربخش زراعت از منظر تقاضاکننده و عرضه کننده بر کاهش تولید سایر بخش ها و کاهش درآمد عوامل تولید و درآمد گروههای اقتصادی و اجتماعی به ویژه خانوارها چگونه خواهد بود؟ با بررسی ادبیات موجود، مشاهده می شود که تحلیلگران اقتصادی از سه نوع الگوی تعادل عمومی زیر در شرایط ویژه استفاده نموده اند: الف ) الگوی اصلاح شده داده- ستانده کرشنر و هوباسک (٢٠٠٩ ,Kershener and Hubacek) با استفاده از الگوی اصلاح شده تقاضامحور لئونتیف ، آثار و تبعات کاهش ١٠ درصدی تولید نفت خام و گاز طبیعی (به عنوان بخش محدودیت عرضه تولید در شرایط ویژه ) را بر کاهش تولید سایر بخش های اقتصادی برای سه کشور انگلستان، شیلی و ژاپن مورد سنجش قرار دادند.
توجه به مطالب مذکور، هدف اصلی در این تحقیق این است که با استفاده از SAM سال ١٣٨٥و همچنین بر مبنای الگوهای اصلاح شده SAM، آثار و تبعات اقتصادی و اجتماعی ٢٦/١ درصد کاهش تولید در زیر بخش زراعت از منظر تقاضاکننده و عرضه کننده بر کاهش تولید هم زمان سایر بخش های اقتصادی، کاهش درآمد عوامل تولید و کاهش درآمد خانوارهای شهری و روستایی و در نهایت کاهش GDP کشور مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد."