خلاصة:
سریان عشق به خدا در لایه های وجودی انسان سخنی است که آیه میثاق بر آن گواهی می دهد. این آیه نه از باب تمثیل است و نه از اقرار عقل بر یگانگی خدا خبر می دهد و نه اخباری است از آنچه در عالم ارواح رخ داده است. بلکه بیان حال درونی انسان است که عقربه وجودی اش همواره رو به خدا دارد، هرچند زنگارهای طبیعت مانع از این سلوک معنوی و فطری باشند.
نوشتار پیش رو، پس از مفهوم شناسی فطرت و میثاق، با بیان آرای هم تراز و نقد و بررسی آنها، خواننده را با چهره واقعی آیه از دیدگاه نویسنده مواجه می کند و حقیقت فوق را تقریر می نماید.
ملخص الجهاز:
"» (جوادی آملی، ١٣٧٨: ٢٥) امام خمینی (قدس سره ) فطرت را این گونه توصیف میکند: بدان که مقصود از «فطرت الله » ـ که خدای تعالی مـردم را بـر آن مفطـور فرموده ـ حالت و هیئتی است که خلق را بر آن قرار داده ، که از لوازم وجود آنها و از چیزهایی است که در اصل خلقت خمیـرة آنهـا بـر آن مخمـر شـده اسـت .
(ابن عربی، ١٤٢٢، ج ١: (24-23 شاید به همین سبب است که علامه طباطبایی از مؤمن فطری سخن میرانـد؛ ایشان مراد از نور و ظلمت در آیۀ «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات إلـی / النور و الذین کفروا أولیاؤهم الطاغوت یخرجونهم من النور إلی الظلمات » (بقره : ٢٥٧) را کنایه از هدایت و ضلالت می داند، چراکه اگر نور و ظلمت را به همان معنـای خودش بگیریم ، «لازم میآید که هر مؤمن و کافری هـم در نـور باشـد و هـم در ظلمت ، [به این بیان که ] مؤمن قبل از آنکه به فضای نور برسد در ظلمت باشد، و کافر قبل از رسیدن به فضای ظلمانی کفر در نور باشد، و قبل از رسیدن بـه ایـن دو فضا، یعنی دوران کودکی، هم در نور باشد و هم در ظلمت ، و وقتـی بـه حـد تکلیف میرسد، اگر ایمان بیاورد، به سوی نور درآید و اگر کافر شود، بـه سـوی ظلمت درآید."