خلاصة:
این پژوهش به تجربة دست اول تبدیلخواهان جنسی مرد به زن (MtF)، در قالب بررسی وبلاگ آنان به عنوان سنجهای غیرواکنشی میپردازد و به دنبال جهت گیری «آگاهی» تبدیل خواهان نسبت به وضعیت دوگانة هویت جنسی است. بدین منظور تعداد 14 وبلاگ با روش نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی مورد بررسی قرار گرفته و پس از بازخوانی تمامی 1800صفحة آرشیو وبلاگهای تبدیلخواهان مورد بررسی، بخشهایی از متن انتخاب و با روش پدیدارشناسی توصیفی، مورد تحلیل قرار گرفت. وبلاگ اشخاصی در این تحقیق مورد تحلیل قرار گرفت که تمایل به تغییر جنسیت را در وبلاگ خود اظهار کردهاند. متد تجزیه و تحلیل دادهها مبتنی بر طرح عملی هفت گام کلایزی بود. یافتههای این پژوهش در قالب 3 تم اصلی و 20 تم فرعی، طبقهبندی شد که هر یک از تمهای مذکور با استفاده از عبارتهای معنایی برآمده از متن وبلاگها، دستهبندی شدند. تمهای اصلی شامل عبارتهای ذیل میباشد: «امکانهای فراروی یک تبدیل خواه جنسی در مواجهه با وضعیت بروز استیصال و بنبست ناشی از شرایط غیر قابل تغییر»، «مطالبة حقوق زایلشدة جنس سوم»، «برساخت هویت تبدیل خواهان مبتنی بر وضعیت هویت دوگانه و تلاش برای باز تعریف هویت جنسی». این مقاله در نهایت با بهرهگیری از مفاهیم پدیدارشناختی و نیز نظریة ساخت اجتماعی واقعیت برگر و لاکمن، به تحلیل نتایج میپردازد.
ملخص الجهاز:
"«ای کاش قدرت کشتن خودمو داشتم و خودمو برای همیشه از این دنیا راحت می کردم » (وبلاگ شماره : ١١) موضوع فرعی ٣: اشک شمع : تجربۀ سوزناک روند زندگی روزمره ، حاصل از ناکامی در تبدیل خواهی ناکامی حاصل از تبدیل خواهی جنسی، تجربه ای سوزناک در روند زندگی روزمره ی آنان محسوب میگردد؛ استعارة «اشک شمع » برگرفته از توصیف یکی از تبدیل خواهان در این خصوص است : «یکی اینجا داره جون می کنه /یکی اینجا داره می سوزه و آب می شه /یکی اینجا بی گناهه / یکی اینجا دلش شکسته /یکی اینجا داره گریه می کنه /یکی اینجا داره ناله می کنه » (وبلاگ شماره ٢) به خاطر داریم که در بحث برگر و لاکمن ، چگونگی شکل گیری زندگی روزمره ، اهمیت 1 شایانی داشت : «زندگانی روزمره تقسیم میشود به بخش هایی که به نحوی عادی و رهواربه ادراک در میآیند، و بخش های دیگری که نوعی از انواع مسایل را برایم مطرح میسازند» (برگر و لاکمن ، ٣٩:١٣٨٧).
در بررسی وجه «رویآورندگی» تبدیل خواهان ، به «هم پیوندی اعیان موجود در زیست جهان با جهت گیری آگاهی آنان » پرداخته شده است ، نتیجۀ این بررسی را میتوان در قالب گزاره های زیر مورد تجریه و تحلیل قرار داد: نخست ، پیوند اندام های هویت بخش جنسی با برساخت زنانگی و مردانگی: در زمان پیش از عمل تطبیق جنسیت ، فقدان اندام های زنانه نظیر سینه و واژن نقشی پر رنگ در ذهن تبدیل خواهان دارد.
اما حق نداری اقلیت های جامعه ات رو که بدون حمایت در تنگنا و زیر شدیدترین فشار ها از طرف مردم و اجتماع دارند زندگی می کنند رو به سخره بگیری» (وبلاگ شماره :١٠) آن گونه که نتایج این تحقیق نشان میدهد یک دگرباش جنسیتی پیش از اقدام و یا حتی در جریان فرایند تبدیل خواهی تنها عرصه ای که در آن زنانگی درون خود را میتوانند بروز دهند، آرایش و نوع پوشش است ."