سوال این است که چنین جامعهای تاکنون چقدر به مقوله بهرهوری بهطور جدی توجه کرده است و چه اندازه باید توجه کند؟ بررسیها نشان میدهد که اگرچه بخشی از جامعه در مورد بهرهوری اطلاعاتی دارد و از ضرورتها و الزامات ارتقای سطح آنکه بدون تردید مهمترین آنها مدیریت علمی و صحیح و منابع انسانی توسعه یافته است،آگاه است و به خوبی در مورد ویژگیهای انسان بهرهور،سازمان بهرهور و جامعه بهرهور سخن میگوید،لیکن شکاف بین علم و عمل و آنچه افراد میدانند و آنچه میکنند آنقدر زیاد است که نمیتوان نتیجهای جز این گرفت که بسیاری از دانستهها،تبدیل به باورها نشده و این بیماری در اجزای مختلف جامعه رخنه کرده و ما را در مسیر ناصحیحی قرار داده است تا جایی که حتی توجه به اکسیر شناخته شده بهرهوری،به صورت سطحی و مقطعی است و در حد شعارها و پیامها به بسندگی رسیده است.