خلاصة:
در فوریه 628 م. گروهی از بزرگان و هموندان خاندانهای نژادة ایرانی و فرماندهان سپاه که از شیوة فرمانروایی و سیاستهای خسرو پرویز (590-628 م.) به خشم آمده بودند، در یک شورش بزرگ، خسرو را به زندان انداختند و شیرویه، بزرگترین پسر او را به تخت نشاندند. آنها گستاخانه از پادشاه دستنشاندة خود، خواهان کشتن خسرو شدند، امّا شیرویه که از سویی نمیخواست دست به خون پدرش بیالاید و از سوی دیگر، در چنگ شورشیان گرفتار شده بود، به اشارة بزرگان بیزار از خسرو، در پیغامی به پدرش یکایک گناهان او را یادآور شد، تا اگر میتواند پاسخی به آنها دهد، تا شاید بزرگان از ریختن خون او درگذرند. خسرو به زبانی آمیخته با نکوهش شیرویه، برای همة کارها و سیاستهای خود استدلالهایی آورد و به یکایک گناهان چنان پاسخ داد که حتی شیرویه با شنیدن آنها، بهانهای برای کشتن پدرش نمیدید، امّا بزرگان خشمگینانه کشتن او را خواستار بودند و کامیاب هم شدند. پیغامنامة شیرویه به پدرش را میتوان گزارش محاکمة خسرو پرویز نامید که در آن، بزرگان ایرانی از زبان شیرویه ستمگریها و شیوة زیانآور پادشاهی خسرو را یادآور شدهاند تا گناهکاری او و حقّانیت بزرگان ایرانی برای همگان آشکار گردد. پاسخهای خسرو به نامه شیرویه هم، دفاعیة خسرو در این محاکمه است که در آن میکوشد حقّانیت و درستی سیاستها و شیوة فرمانروایی خود را بازگوید. در این جستار، به مطالعة پیغامنامة شیرویه به پدرش و پاسخهای او، و چگونگی محاکمه و کشتهشدن خسرو پرویز خواهیم پرداخت و میکوشیم اهمیّت تاریخی این پیغامنامهها را برای شناخت پارهای از سیاستهای خسرو پرویز و رخدادهای دورة او نشان دهیم.
ملخص الجهاز:
همچنـین او در فصلی از کتاب تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسـلامی، جلد اول ، تهران : انتشارات یزدان ، ١٣٧٢، به نام «نگاهی به محاکمۀ خسرو پرویز از خلال دو نامۀ بازمانده از آن دو رویداد» دربـارة محتـوا و اهمیـت تـاریخی ایـن نامـه هـا آگـاهی هـای ارزنده ای به دست داده است (محمدی ملایری ، ١٣٧٢: ٣٥٩/١-٣٨٩).
خسرو با زبانی آمیخته بـا نکوهش شیرویه ، چنان به همۀ پرسش ها پاسخ داد که حتی شیرویه با شنیدن پاسخ هـای پـدر از اندیشۀ کشتن او بازگشت ، اما بزرگان خشمگینانه کشتن پدرش را خواستار شـدند (نـک : دینــــوری ، ١٣٧٤: ١٣٧-١٤٠؛ طبــــری ، ١٣٥٢: ٧٦٩/٢-٧٧٩؛ بلعمــــی ، ١٣٨٥: ٨٠٠- ٨١٣؛ ثعالبی مرغنی ، ١٣٧٢: ٣٩٩-٤٠١؛ گمنام ، ١٣٧٣: ٣٥٩؛ فردوسی ، ١٣٨٦: ٣٢٣/٨-٣٦٣).
پاره ای اشاره ها در منابع تاریخی نشان می دهند کـه احتمـالا در آغـاز، پیغام شیرویه و پاسخ های خسرو، شفاهی بوده اند و روزگاری دیرتر آن ها را نوشته اند (نـک : طبری ، ١٣٥٢: ٧٧٠/٢-٧٧٧؛ دینوری ، ١٣٨١: ١٣٨-١٤٠؛ بلعمی ، ١٣٨٥: ٨٠٠-٨١٣؛ یعقوبی ، ١٣٦٦: ٢١٣/١؛ گمنام ، ١٣٧٣: ٣٥٤-٣٥٩؛ ثعالبی مرغنی ، ١٣٧٢: ٣٩٩-٤٠٠؛ ابن قتیبۀ دینوری ، ١٩٩٨: ٦٨/١-٦٩، ٤٠٣-٤٠٤.
(235 طبری گسترده تر از دیگران پیغـام شـیرویه و پاسـخ هـای خسـرو را آورده اسـت ، امـا در گزارش طبری هم افتادگی هایی وجود دارد چون در متن اولیۀ پیغام نامه ، خسرو بـه یکایـک پرسش ها پاسخ داده است ، اما اکنون در تاریخ طبری پـاره ای از پاسـخ هـا دیـده نمـی شـوند (طبری ، ١٣٥٢: ٧٧٠/٢-٧٧٧).