ملخص الجهاز:
"با توجه به اینکه به مدت یک سال نه منطقه شناسایی شده بود و نه مجال حرکتی بود، ما افتخار پیدا کردیم با حدود صد نفر از بین صفوف دشمن عبور کنیم و از پشت با دشمن درگیر شویم تا نیروها بتوانند این فاصلهی هفت کیلومتر را پیشروی کنند و خودشان را به نیروهای دشمن تجاوزگر برسانند.
برای صحبت کردن در آن فرستنده هم إنشاﺀالله افراد صالحتر و شایستهتری خواهند بود؛ به همین منظور ما با این گروه روانهی آن منطقه شدیم و ایشان هم گردان 101 و تیپ خاصی را که آنجا مستقر بود، با ما هماهنگ کردند که وقتی ما از نیروها عبور کردیم و از پشت با آنها درگیر شدیم، اینها حرکتشان را آغاز کنند.
در این حال بنده میتوانستم به راحتی خود را به تپهها برسانم، اما طمع کردم و گفتم: حالا که به توجهات آن حضرت تانک توی رملها فرو رفت، بروم و جای آن برادر را شناسایی کنم که در تاریکی شب بیایم و او را ببرم."