خلاصة:
در هزارهی سوم ق.م. با پدیده پیشرفته شهر و شهرنشینی در شرق باستان مواجه میگردیم. شهرها با بخشهای اصلی فضاهای دیوانی، آیینی و صنعتی/ تجاری، بهعنوان یکی از شاخصههای معماری این مرحله در حوزههای فرهنگی مختلف ایران نیز شناخته شدهاند. مهمترین بخش در خصوص شناخت، معرفی و بازخوانی معماری بزرگ و یادمانی این دوره در هزارهی سوم ق.م. یافتههای فضاهای آزاد شده در کاوشهای باستانشناسی است. بخش دیگر میتواند براساس نقشمایههای ظروف سنگصابونی که از کاوشهای علمی و کنترل نشده بهدست آمدهاند، بازسازی و معرفی شوند. در این پژوهش، مهمترین هدف از بررسی اشیای سنگصابونی برمبنای نقوش حکاکی شده بر روی آنها، شناخت و بازسازی فضاهای ارگ و معماری آیینی بهعنوان شاخصهای معماری بزرگ یادمانی این دورهی زمانی است. پژوهش پیشِرو با روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به برخی پرسشهایی است که عبارتند از: چه نشانههای مفهومی معماری که در زبانشناسی شناخته شدهاند، میتوان بر روی ظروف سنگصابونی یافت؛ چه نقشهای حکاکی یا نقر شده، بر روی ظروف سنگصابونی بهعنوان نشانههای آیینی و عناصر معماری بزرگ قابل شناسایی هستند؛ این نقوش با معماریهای بهدست آمده از کاوشهای این دوره تطابق دارند؟ بر این پایه، هدف این پژوهش بازسازی بخشی از معماری بزرگ ایران باستان براساس تطابق نقشمایهها با معماریهای بزرگ در هزارهی سوم ق.م. است. این پژوهش نشان میدهد، که نقوش حکاکی شده بر روی ظروف سنگصابونی میتوانند دالبر نماد، نشانهها و شاخصهای معماری به مانند چهارچوبهای در، عناصر پوشاننده، تیرکش و نشانهای آیینی طبقهبندی گردند، همانگونه که مدل بازسازی شده از معماری بازخوانی شده، نگاه هنرمندانهی آن زمان را دربارهی فضای معماری پیشرفته بهخوبی نشان میدهد.
ملخص الجهاز:
پژوهـش پيـش رو بـا روش توصيفـي تحليلـي در پـي پاسـخ بـه برخـي پرسـش هايي اسـت ِکــه عبارتنــد از: چــه نشــانه هاي مفهومــي معمــاري کــه در زبان شناســي شــناخته شــده اند، ميتــوان بــر روي ظــروف ســنگ صابوني يافــت ؛ چــه نقش هــاي حکاکــي يــا نقــر شــده ، بــر روي ظــروف ســنگ صابوني به عنــوان نشــانه هاي آيينــي و عناصــر معمــاري بــزرگ قابـل شناسـايي هسـتند؛ ايـن نقـوش بـا معماريهـاي به دسـت آمـده از کاوش هـاي ايـن دوره تطابـق دارنـد؟ بـر ايـن پايـه ، هـدف ايـن پژوهـش بازسـازي بخشـي از معمـاري بـزرگ ايــران باســتان براســاس تطابــق نقش مايه هــا بــا معماريهــاي بــزرگ در هــزاره ي ســوم ق .
امــا مــا شــاهد گزارش هايــي دربــاره d ظــروف ســنگ صابوني از محوطه هــاي باســتاني شــوش )١٩٧٣ ,Mioschedji(، يحيــي ),Lamberg-Karlovsky ١٩٨٨(، شـهداد )١٩٩٧ ,Hakemi(، جيرفـت (مجيـدزاده ، ١٣٨٢؛ حصـاري، ١٣٨٤) و برخـي بررســيهاي باستان شناســي در داخــل ايــران ؛ محوطه هــاي خفاجيــه ، اســمر و عقــرب در بين النهريــن )٢٠٠٣ ,Aruz ;١٩٧٥ ,Hansen ;١٩٥٧ ,Heinrich(؛ تــاروت در عربســتان )١٩٧٨ ,Zarins(؛ بحريـن )١٩٩٢ ,Nayeem(؛ امـارات متحـده عربـي و عمـان در جنـوب خليج فــارس به دســت آمده انــد )١٩٩٦ ,David ;٢٠١٣ ,Hessari( هســتيم ؛ هرچنــد چارچوب هــاي ورودي بناهــا بــر روي نقش مايه هــا داراي تأکيــدي طاق هــاي هلالــي روبــه پاييـن هسـتند و از نظـر ايسـتايي در دنيـاي حقيقـي معمـاري فاصلـه دارد، احتمـال مـيرود ايــن وروديهــا يــک نــوع ورودي بــا طــاق هلالــي تزيينــي چنــد لايــه بــا ســتون هاي مسـتجکم بـوده باشـند.