خلاصة:
همزمان با اواخر هزاره چهارم ق.م. و با ورود به دوران شهرنشینی قدیم، تفاوتهای منطقهای بیشتر نمایان شده و برای اولینبار سنتهای فرهنگی ایران و بینالنهرین که هردو نشانههایی از وجود دورهی پیش در آنها دیده میشود، بهصورت مجزا مسیر تکاملیشان را طی میکنند. دشت مهران بهواسطهی موقعیت جغرافیایی خود که بین دو کانون تکوین شهرنشینی باستان واقع شده است، بهطور حتم نقش مهمی را برهمکنشها و تعاملات جنوبغربی ایران و بینالنهرین ایفا میکرده است. براساس یافتههای زیستگاهی، میتوان دشت مهران را در این دوره تابعی از تغییرات زیستگاهی و جمعیتی بینالنهرین بهحساب آورد. مقاله پیشرو با هدف روشن ساختن چگونگی الگوی زیستگاهی محوطههای دورهی مورد بحث برآن است تا وجوه تشابه و افتراق این الگوها را با مناطق همجوار تبیین کرده و از این رهگذر، راه برای تحلیل و بررسی نخستین کشمکشهای سیاسی در مناطق پست جنوبغربی ایران و بینالنهرین هموار گردد. براساس دانستههایمان دشتهای مهران و دهلران دارای الگوی زیستگاهی دائمی و پایدارتر از شوشان بودهاند که در راستای تجارت گسترده با بینالنهرین تخصص یافته بودند. بهطور کلی، 8 زیستگاه دشت مهران شواهد مرتبط با این بازهی زمانی را دارا هستند که عبارتند از: چُغاآهوان، چُغا بُویچِگ، چیاگَپ، بهرامآباد، منصورآباد، زَرّوش، شَمَهوِر، و چَمِپاپی؛ از این تعداد 3 محوطه از دورههای پیش و 5 محوطه برای اولینبار برپا شدهاند. نکتهی جالب توجه در مورد محوطههای تازه تأسیس، این است که همگی در حاشیهی دشت و در جاهایی که هیچ زیستگاهی از دورههای پیش به چشم نمیخورد، ایجاد شدهاند. طی این دوره، 3 رتبهی زیستگاهی با کارکردهای مختلف دیده میشود؛ چغاآهوان در مرکزیت دشت، تنها مرکز شهری است که از دورهی پیش مرکزی بزرگ بود و طی این دوره به شهر گسترش مییابد. این زیستگاه از حدود 10 هکتار دورهی پیش، به بیش از 20 هکتار گسترش مییابد. دیگر مرکز بزرگ دشت، چغابویچگ است که مرکزی بزرگ است و از حدود 5 هکتار دورهی پیش، به حدود 8 هکتار گسترده میشود. دیگر زیستگاههای دوران شهرنشینی قدیم، روستاهایی کوچکاند که در جایجای دشت دیده میشوند.
ملخص الجهاز:
دراين جــا،دو فرهنـگ بـادونـوع سـفال شـاخص ومختـص به خـودوجـوددارنـد؛يکـيفرهنـگ گـورا کـه ادامـه يدوران پيشـين اسـت ،هرچنـدسـفال هايآن بـه سـفال هايفرهنـگ هم زمـان خــوددرمرکــزوجنــوب بين النهريــن بيشــباهت نيســتند؛ديگــرفرهنــگ هم زمــان جمدت نصــراســت کــه ازجنــوب تــامرکــزبين النهريــن ودشــت هايمهــران ،دهلــران وديگــرکوه پايه هــايزاگــرس درغــرب زاگرس مرکــزيپراکندگــيدارد(جوانمــردزاده و دارابــي،١٣٩١;١٠٢-١٠٠ :١٩٩٢ ,.
مهم تريــن شــاخصه يمحوطــه نســبت ِ بــه ديگــرمحوطه هــايکاوش شــده يهم زمــان ،وجــودمعمــاريمنظــم وپيشــرفته و سـفال هايدورنـگ وچندرنـگ بـودکـه مـوريبه خوبـيمعمـاريپيشـرفته ايـن محوطـه رامــوردمطالعــه قــرارداده اســت (١٩٧٦ ,Moorey)ونتايــج کاوش هــانيــزتوســط متيــوز درچنـدمقالـه (١٩٩٢ ;١٩٩٠ ;١٩٨٩ ,Matthews)ويـک کتـاب بـه چـاپ رسـيده اسـت (٢٠٠٢ ,Matthews).
درايـن دوره هـم ،ماننـددوره يپيـش بـاثبـات زيسـتگاه هامواجـه هســتيم کــه هم زمــان بــاپايــان شهرنشــينيقديــم وآغــازسلســله هاشــمارزيســتگاه ها به طــورناگهانــيافزايــش مييابــد؛ايــن درحالــياســت کــه الگــويزيســتگاهيدردشــت شوشـان کامـلابرعکـس اسـت وايـن الگـويزيسـتگاهيدوران شهرنشـينيقديـم دشـت دهلـران راميتـوان بـاآن چـه دربين النهريـن نيـزوجـوددارد،هم سـودانسـت (Porada et ١٧٨ :١٩٩٤ ,Wright &Neely ;١٠١ :١٩٩٤ ,.
تنهــاشــباهت راميتــوان درســفال هاي ايـن دوره يافـت ؛بدين معنـيکـه سـفال هايدوره يشهرنشـينيقديـم دشـت مهـران شـبيه دشــت دهلــران وبين النهريــن جنوبــيومرکــزياســت کــه دررابطــه بــادشــت دهلــران ، رايــت معتقــداســت کــه شــباهت دشــت دهلــران بــه بين النهريــن باعــث شــباهت ســفالي ايــن دومنطقــه اســت ،درحاليکــه ارتباطــات سياســيدشــت دهلــران بيشــترتحت تأثيــر مناطــق جنوبــيپشــتکوه وخوزســتان به عنــوان بخشــيازپس کرانه هــايشــوش درايــن دوره اسـت (رايـت ،١٣٨١:١٨٧؛٦٧-١٩٨٧:٥٨ ,Haerinck)؛ارتباطـيکـه بـاورودبـه دوران جديدتـرشهرنشـينيرنگ باختـه وبه نظـرميرسـدکـه قطـع شـده باشـد(:١٩٨١ ,Carter .
ايـن بررسـيهاروشـن سـاخته اسـت کـه درايـن دوره بخـش مرکـزيمحوطـه بـا (به تصویر صفحه مراجعه شود) برپايـيسـاختارهاياداريوعمومـي(براسـاس رگه هـايمعمـاريکـه ازسـطح پيداسـت ) بــررويلايه هــايقديميتــر(روسانشــينيجديــد)به عنــوان مرکــزاداريومذهبــيعمــل ميکــرده اســت (تعــداد٢مهــراســتامپيوتعــدادزيــاديمخروط هــايســفاليهمــراه بــا شــواهدقــويمعمــاريدال بــرايــن مدعــاهســتند).