خلاصة:
ربط و نسبت بین کلام و حدیث در علم «کلام نقلی» مورد دقت و کاوش قرار میگیرد. روششناسی علم کلام به طور عام و کلام نقلی به طور خاص از مباحث نوینی است که در آثار اندکی بدان پرداخته شده است. اهمیت پژوهشهای روشی، آنگاه دانسته میشود که به مهمترین دستاورد آنها یعنی «کشف طریق استنباط و اصول آن»، توجه کافی شود. نزد سید بن طاوس نقل مهمترین منبع دینشناسی است. او به عنوان محدثی کمنظیر مباحث اعتقادی را بیشتر بر اساس ادلة نقلی بررسی کرده است و در این زمینه نیز از روشهای استنادی و استنباطی خاصی مانند توجه به اصول لفظی، اعتبار مضمونی نه رجالی، فهم ترکیبی قرآن و حدیث ، تاویل مخالف قطعی دین و... بهره میگیرد. در نوشتار حاضر دو رکن اصلی کلام نقلی یعنی روش استناد به حدیث اعتقادی و روش فهم الحدیث در اندیشة سید بن طاوس بیان گردیده و سپس به نمونههای کاربست ادلة نقلی در علم کلام اشاره شده است.
ملخص الجهاز:
"١. کلام و کلام نقلی سید بن طاوس باور چندانی به علم کلام متعارف نداشت و آن را نفی می نمود و طریق متکلمان را رهزن ، دشوار کنندة مطالب و موجب طولانی شدن طریق معرفت حق تعالی میدانست (ابن طاوس ، فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم ، ص ٧٥) و به صراحت اعلان مینمود که بیانات قرآن و حدیث چنین راهی را نپیموده و به این روش رضایت نداده است و در جای دیگر آن را سبب اختلاف و نزاع فراوان می شمرد و برای نمونه به رسالۀ قطب الدین سعید بن هبـة الله راوندی در باب مسائل اختلافی میان شیخ مفید و سید مرتضی اشاره می کند که تعداد نود و پنج مسئلۀ اختلافی میان شیخ و سید را گزارش کرده است ( همو، کشف المحجـة ، ص ٦٤-٦٠)، اما از سوی دیگر کاملا میبینیم که سید در آثار خود به مباحث کلامیو تکلم ورزی روی آورده است .
سید بن طاوس در اثبات ضرورت وجود امام نیز با تمسک به فحوای برخی از روایات – اگرچه صراحتا آنها را ذکر نمی کند- به بیان این امر می پردازد که اگر چه قرآن بعد از پیامبر برای هدایت مردم در اختیار آنان بود اما به علت وجود احتمالات و اختلافات فراوان در تفسیر و تأویل آیات باید امامیمعصوم وجود داشته باشد تا مردم را به حق هدایت نماید."