خلاصة:
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین عوامل انگیزشی، مهارتهای خودتنظیمی و متغیرهای جمعیتشناختی با میزان گرایش مدیران مدارس متوسطه به خودبهسازی رهبری بود. جامعه تحقیق کلیه مدیران مدارس متوسطه (دخترانه و پسرانه) شهر سنندج بودند که از آنان نمونهای 105 نفره در پژوهش شرکت داشتند. دادهها با استفاده از یک پرسشنامه60 گویهای متشکل از مقیاسهای (درگیری شغلی، منبع کنترل، تعهد سازمانی، خودکارآمدی و فراشناخت) جمعآوری گردیدند. پایایی مقیاسها با روش آلفای کرانباخ تایید گردید. نتایج نشان داد که گرایش به خودبهسازی رهبری در میان مدیران مدارس انتخابی بهگونهای معنیدار، بالاتر از حدمتوسط بود. در خصوص تاثیر متغیرهای جمعیتشناختی یافتهها گویای آن بود که مدیران مدارس از لحاظ میزان گرایش به خودبهسازی رهبری با توجه به جنسیت و تجربه مدیریتیشان تفاوت معناداری داشتند. گرایش مدیران زن بهطور معناداری بالاتر از مدیران مرد بود و همچنین مدیران تازهکار در مقایسه با مدیران باسابقه، گرایش بیشتری به انجام خودبهسازی رهبری داشتند. رابطه بین سطح عوامل انگیزشی (منبع کنترل، تعهد سازمانی و درگیری شغلی) و مهارتهای خودتنظیمی (فراشناخت و خودکارآمدی) با میزان گرایش به خودبهسازی رهبری مدیران مدارس معنیدار بود. در مجموع، مدل پیشنهادی خودبهسازی رهبری در میان مدیران مدارس متوسطه تایید گردید.
The purpose of this study was to evaluate the relationship between motivational, self-regulatory factors and the demographic variables with the propensity of Sanandaj school principal’s self-development leadership attributes. The sample population consisted of 105 of the senior secondary school principals of both boys’ and girls’ schools. A questionnaire consisting of 60 items of the components of job involvement, locus of control, organizational commitment, self-efficacy and metacognition was used and was confirmed by Cronbach's alpha. The results showed that the evaluation of variables that determine orientation to self-development of leadership among the school principals were significantly higher than the average. The propensity of female principals was significantly higher than that of their male counterparts and the inexperienced compared to experienced principals had greater propensity to leadership self-efficacy. The relationship between motivational factors such as locus of control, job involvement, organizational commitment and that of self-regulatory skills such as metacognition, self-efficacy, and motivation was meaningful. Finally, the model used in this study was confirmed by path analysis.
ملخص الجهاز:
بین عوامل انگیزشی (منبع کنترل ، درگیری شغلی و تعهد سازمانی) و مهارت های خودتنظیمی (فراشناخت و خودکارآمدی) با گرایش مدیران مدارس به ویژگیهای خودبهسازی رهبری چه ارتباطی وجود دارد؟ روش شناسی پژوهش یک پارادایم معرفت شناختی اثبات گرایانه برای اجرای تحقیق حاضر توسط پژوهشگران انتخاب شد.
مدیران مدارس متوسطه شهر سنندج تا چه میزان از عوامل انگیزشی و (منبع کنترل ، درگیری شغلی، تعهد سازمانی ) و مهارت های خودتنظیمی (فراشناخت و خودکارآمدی) استفاده می کنند؟ (رجوع شود به تصویر صفحه) همان گونه که در جدول ٣ ملاحظه میشود، مقدار t در سطح خطای کمتر از ٠/٠١ در مورد تمامی متغیرهای اصلی معنیدار بود، بنابراین ، فرض صفر مبنی بر عدم تفاوت میانگین تجربی با میانگین نظری رد میشود.
سؤال ٤- بین عوامل انگیزشی (منبع کنترل ، درگیری شغلی و تعهد سازمانی) و مهارت های خودتنظیمی (فراشناخت و خودکارآمدی)، و گرایش مدیران مدارس متوسطه شهر سنندج به خودبهسازی رهبری چه ارتباطی وجود دارد؟ از آن جا که یکی از پیش شرط های بررسی همبستگی، خطی بودن رابطه بین دو متغیر است ، لذا قبل از انجام آزمون همبستگی پیرسون ، نمودارهای پراکندگی پیرامون بررسی خطی بودن متغیرها ارائه شده است .
(رجوع شود به تصویر صفحه) با توجه به جدول ٦، میزان ضریب همبستگی بین مهارت های خودتنظیمی (سطح فراشناخت ، خودکارآمدی) و عوامل انگیزشی (منبع کنترل ، درگیری شغلی و تعهد سازمانی) جهت انجام خودبهسازی رهبری در سطح ٠/٠١ معنیدار است .
نتایج مشخص کرد که رابطه بین سطح عوامل انگیزشی (منبع کنترل ، تعهد سازمانی و درگیری شغلی) مدیران مدارس با میزان گرایش به خودبهسازی رهبری معنیدار است .