خلاصة:
فرگه یکی از نخستین منتقدان جدی روانشناسیگرایی در منطق و سمانتیک محسوب میشود. در این مقاله، نخست به بررسی انتقادات وی به نظریه ایدهانگارانه معنا میپردازیم. این انتقادات در چارچوب کلی پروژه فکری فرگه، یعنی لوجیسیزم، و اصل اول مبانی علم حساب یعنی تمایز امر ابژکتیو/منطقی و امر سوبژکتیو/روانشناختی صورت میگیرد. از دید فرگه، چنین نظریهای نه تنها صدق را به خطر میاندازد، بلکه معنا و لذا امکان مفاهمه را نیز با چالش مواجه میکند. سپس برخی وجوه این انتقاد فرگه را با استدلال ویتگنشتاین متاخر علیه زبان خصوصی مقایسه میکنیم. کاوش در جزئیات تحلیل فرگه از مفهوم ایده نشان میدهد که وی فروضی در مورد رابطه واژههای زبان عمومی و جهان خصوصی ایدههای ذهنی دارد که مستعد نقد هستند؛ بررسی مفهوم زبان خصوصی و استدلال ویتگنشتاین علیه آن (و طرح مباحثی چون تعریف خصوصی نشانه، پیروی از قاعده و معیار اینهمانی) واسطهای خواهد بود تا به این فروض پی ببریم و آنها را نقد کنیم.
ملخص الجهاز:
کـاوش در جزئيـات تحليـل فرگـه از مفهوم ايده نشان ميدهد که وي فروضـي در مـورد رابطـۀ واژههـاي زبـان عمـومي و جهـان خصوصـي ايده هاي ذهني دارد که مستعد نقد هستند؛ بررسي مفهوم زبان خصوصي و استدلال ويتگنشتاين عليـه آن (و طرح مباحثي چون تعريف خصوصي نشانه ، پيروي از قاعده و معيار اين هماني) واسطه اي خواهد بود تـا به اين فروض پي ببريم وآنها را نقد کنيم .
سپس بـه بيـان زمينـۀ کلي پروژة لوجيسيزم فرگه و اصل اول مباني علم حساب ٢(يعني تمايز امر ابژکتيو/منطقـي و امر سوبژکتيو/ روانشناختي) ميپردازيم تا از اين طريق يکي از علل اصلي نقد وي بـه نظريـۀ ايدهانگارانۀ معنا مشخص گردد.
در بخش دوم ابتدا به معرفي مفهوم زبان خصوصي ميپردازيم و سپس نشان خـواهيم داد که شواهدي قوي در تأييد اين مطلب وجود دارد کـه فرگـه امکـان چنـين زبـاني را منتفـي نميداند و ويتگنشتاين در استدلال خـود عليـه زبـان خصوصـي (بـه خصـوص در بنـد ٢٧٣ پژوهش هاي فلسفي) به اين موضع فرگه نگاهي انتقادي داشته است .
براي آگاهي بيشتر دربارة نقش محوري جمله در نظريۀ معناي فرگه و در انتقادات وي بر نظريۀ ايدهانگارانه ، به عنوان نمونه ، بنگريد به : ١٩٧٣:٦٤٢ Dummett ٩٢ شناخت 92 Frege's Critics of Ideational Theory of Meaning and.
٦ اما فرگه يک مسئله را بيپاسخ يا مبهم ميگذارد: آيـا سـاحت معناي ابژکتيو و ايدههاي سوبژکتيو به طور کلي از هم جدا و متفاوت هستند، و يا نه ، گـاهي ممکن است نسبتي با هم بيابند؟ و اگر چنين امکاني هست (که ظاهراً از ديد فرگه هست ٧) به چه شکل ؟ در ادامه خواهيم ديد که واکاوي مسائلي از اين دست توسـط ويتگنشـتاين ، راه را براي تبييني متفاوت از رابطۀ ايدهها و معنا باز ميکند.