خلاصة:
روستای اوره در غرب شهرستان نطنز از استان اصفهان و در مجاورت کوه های کرکس، در فاصلۀ 130 کیلومتری مرکز استان قرار گرفته است. در این پژوهش، علاوه بر معرفی مختصر این روستا از نظر جغرافیایی و تاریخی، دستگاه آوایی و فرایندهای آوایی پرکاربرد در وامواژه های فارسی معیار در گویش این روستا مورد بررسی قرار می گیرد.روش تحقیق به صورت میدانی و از طریق مصاحبه حضوری با گویشوران این منطقه انجام گرفته و داده های به دست آمده، در الگوی فرایندهای آوایی موجود، تقسیمبندی و نمونۀ واژهها ذیل هر فرایند ذکر شده است و در پایان نیز جملاتی از این گویش به عنوان نمونه آورده شده است. هدف از این پژوهش، شناسایی و تقسیمبندی فرایندهای آوایی پرکاربرد در وامواژه های فارسی معیار در گویش روستای اوره است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که میان دستگاه آوایی گویشوران روستای اوره با فارسی معیار، تفاوت قابل توجهی وجود ندارد و می توان گفت طی اِعمال فرایندهای آوایی که شامل ابدال، حذف، اضافه و قلب است؛ واکه ها و هم خوانهای واژگان فارسی معیارِ دخیل در این گویش تغییر می یابند و با دیگر واژگان گویش اوره همسان می شوند.
ملخص الجهاز:
"نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که میان دستگاه آوایی گویشوران روستای اوره با فارسی معیار، تفاوت قابل توجهی وجود ندارد و میتوان گفت طی اعمال فرایندهای آوایی که شامل ابدال، حذف، اضافه و قلب است؛ واکهها و همخوانهای واژگان فارسی معیار دخیل در این گویش تغییر مییابند و با دیگر واژگان گویش اوره همسان میشوند.
بنابراین در این بخش به معرفی کوتاه شیوههای عمدۀ تولید آوا در دو جدول میپردازیم: الف: مصوتها(واکهها): (رجوع شود به تصویر صفحه) ب: صامتها(همخوانها): (رجوع شود به تصویر صفحه) از آنجا که در مقایسه زبان گویشوران روستای اوره با فارسی استاندارد از نظر آواها (صامت و مصوت) تفاوت قابل توجهی وجود ندارد در جدول فوق به آنها، بهصورت کلی اشاره شده است.
نتیجهگیری در این مقاله علاوه بر ریشهیابی نام روستای اوره، فرایندهای آوایی موجود در گویش این منطقه مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر به دست آمد: همخوانها و واکههای این لهجه کاملا مطابق با فارسی معیار است و از نظر دستگاه آوایی، در جدول آوایی گویشوران روستای اوره و فارسی استاندارد(معیار)، تفاوت قابل توجهی میان واکهها و همخوانها وجود ندارد.
دستۀ دیگر، واژههای خاص خود این گویش هستند که خود به دو دسته تقسیم میشوند: دستۀ نخست که واژگان بازمانده از زبانهای باستانی و میانۀ ایران به شمار میآیند که فرایندهای آوایی موجود در آنها را میتوان با ریشهیابی آنها شناسایی کرد؛ مانند واژۀ varf که بازماندۀ صورت باستانی vafra است که با دو فرایند قلب و حذف توسط گویشوران ادا میشود."