خلاصة:
سبک و شیوة هر یک از شاعران در اشعارشان نهفته است. با مطالعه و بررسی آثار و اشعار شاعران میتوان به شیوة سرایش آنان پی برد. بیگمان برای شناخت شیوة شاعری خیام نیز باید در رباعیات وی تأمّل کنیم. هر چند وجود رباعیاتی که دیگران به خیام نسبت دادهاند کار را بر پژوهنده دشوار میسازد، ولی به هر روی بهترین مأخذ برای بررسی سبک و شیوة شاعری خیام، رباعیاتی است که از وی به یادگار مانده است. از آنجا که یکی از شاخصهای سبکشناسی در آثار شاعران، مطالعه و بررسی میزان و چگونگی استفادة آنان از آرایههای ادبی است؛ بنا بر این با توجّه به این پرسش که آیا میتوان از راه بررسی آرایهها به شیوة سخن خیام نیز پی برد، در این جستار کوشش شده است از منظر میزان و کیفیّت استفاده و به کارگیری آرایههای ادبی به بررسی سبک و شیوة خیام در سرایش رباعی پرداخته شود.
The style and method of each of poets is hidden in their poems. By studying and investigating the works in poems of poets it can be understood that their way of compose; undoubtedly، to know Khayyam's way of poetry، too، we should contemplate in his Rubayyat. However، with respect to Rubayyat that others attribute to Khayyam، it makes the work difficult to the researcher. But in a way the best source to investigate the style and way of Khayyam's poetry is the Rubayyat that are left by him.
In so far as one of indexes of methodology in the work of poems is the study and survey of the rate and way of utilizing them in literary arrays; thus، regarding this question that if we can find out Khayyam's speech method through investigating arrays، in this study، it is briefly tried to survey the style and method of Khayyam in the case of quality use and its application in literary arrays.
ملخص الجهاز:
پيشينۀ تحقيق صرف نظر از اشاره هاي بسيار مختصري که در آثار و مقالات مربوط به حوزة خيام پژوهي پيرامون موضوع مورد بحث ما شده است ، ميتوان به نوشتۀ بسيار کوتاه علي دشتي در کتاب ارزشمند دمي با خيام ، که تحت عنوان شيوة سخن و انديشۀ اين شاعر بيان نموده اند و مقالۀ وزين دکتر کاووس حسن لي و دکتر سعيد حسام پور با موضوع «قرينه گرايي خيام در رباعيات » که درنشريۀ شمارة هفدة ادب و زبان فارسي دانشکدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد باهنر کرمان به چاپ رسيده و نيز مقالۀ ارزشمند احمد محسني با موضوع «سبک هنري شعر خيام » که در مجلۀ نامۀ پارسي سال يازدهم شمارة اول بهار ١٣٨٥ به چاپ رسيده است ، اشاره نمود.
» (يوسفي، ١٣٧٠: ١٢٤) براي نمونه در رباعي: از دي کــه گــذشــــت هيچ از او يــاد مکن فــردا کــه نــيــامــده ســــت فــريــاد مــکــن بــر نــامــده و گــذشــــتــه بــنــيــاد مــکــن حــالــي خــوش بــاش و عــمــر بــر بــاد مــکــن (رباعيات خيام ، ص ١٤٠) آرايه هايي از جمله : تقابل ميان (دي و فردا)، (گذشت و نيامده ) و (نامده و گذشته ) واج آرايي حرف (د) در سراسر رباعي، تکرار واژة (مکن ) در جايگاه رديف و عبارت کنايه اي (عمر بر باد مکن ) چنان ســاده و طبيعي به کار رفته اند که مفهوم رباعي را نيز دل پذير کرده است .